توسعه در معنای عام، فرآیند تحولی پیچیده و همهجانبه و برنامهریزی شده است که در زندگی اجتماعی- اقتصادی و سیاسی و فرهنگی یک جامعه رخ میدهد و آن را از وضع موجود به وضع مطلوب هدایت میکند
رابطه مشارکت با توسعه(۱)
جلال یوسفی
امروزه به مشارکت بهعنوان مؤلفه اساسی و تفکیکناپذیر توسعه نگریسته میشود. توسعه در معنای عام، فرآیند تحولی پیچیده و همهجانبه و برنامهریزی شده است که در زندگی اجتماعی- اقتصادی و سیاسی و فرهنگی یک جامعه رخ میدهد و آن را از وضع موجود به وضع مطلوب هدایت میکند. پذیرش مفهوم جدید توسعه و تلاش در جهت تحقق آن، قبول ویژگیهای عصر عقلانیت و خردورزی است و در آن کنش منطقی و حسابگری و برنامهریزی نهفته است، بهطوریکه برای تنظیم روند هر نوع توسعه، لازم است که بین اهداف و وسایل دستیابی به آنها هماهنگی ایجاد شود و از تمامی منابع و امکانات طبیعی و انسانی بالقوه بهصورت مطلوب و حسابشده بهرهبرداری شود و تمامی این منابع در ابعاد مختلف خود ارزش گذاشته شود.
بهعبارتی مشارکت از شروط لازم تحقق توسعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که به نقش فعال و خلاق و اثربخش مردم در روند توسعه توجه دارد «در واقع مشارکت فرآیندی است که دربر گیرنده انواع کنشهای فردی و گروهی بهمنظور دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه و تأثیر گذاردن بر تصمیمگیری درباره امری عمومی است».
در دهههای اخیر توجه به پدیده مشارکت و تأکید بر نقش آن بهعنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه تا حد بسیاری ناشی از تجربه شکست برنامههای توسعه در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بوده است. در بررسی برنامهها، عدم بهرهمندی از مشارکت مردم بهعنوان عامل اصلی شکست برنامهای توسعه ارزیابی شده است. آنچه از جریان برنامهریزی توسعه در دهههای گذشته برمیآید، بیانگر این امر است که این برنامه عمدتاً مبتنیبر طراحی متمرکز و از بالا به پایین بوده است. نارسایی این رهیافتها آن بوده است که عموماً اغلب مردم بهندرت در برنامهریزی توسعه شرکت داده شدهاند و معمولاً نقش فعالی در برنامههای توسعه نداشتند. لیکن در دهه ۱۹۸۰ توجه بسیاری از اندیشمندان برنامهریزی اجتماعی به طراحی جدید تحت عنوان از پایین به بالا و یا مشارک معطوف گردیده است.
الف- مشارکت و جامعه مدنی: مشارکت اجتماعی برای تحقق، نیازمند بستری مناسب است و بدون آن جریان نمییابد. بستر مناسب برای مشارکت اجتماعی مردم، تقویت جامعه مدنی ونهادها و فرآیندهای وابسته به آن است. اساساً رمز موفقیت جامعه مدنی در ایجاد و نهادینه کردن نهادهای مشارکتی نهفته است و نیز مشارکت واقعی مردم به تقویت جامعه مدنی منجر میگردد. ویژگیهای داوطلبانه، آگاهانه و ارادی بودن، مشارکت اجتماعی را به جامعه مدنی پیوند میدهند. انجمنهای داوطلبانه بستری مناسب برای جذب مشارکت اجتماعی فراهم میکنند. اتحادیههای صنفی، احزاب سیاسی، بنگاههای اقتصادی، خصوصی، شرکتهای تعاونی، گروههای هنری، مطبوعات، موسسات خیریه و حتی اجتماعات محلی مشتمل بر ساکنان یک خیابان و محله میتوانند مثالهایی از نهادهای مدنی باشند.
تشکلهای مشارکتی از یک طرف با جلب همکاری افراد، زمینه اتصال هرچه بیشتر آنها به جامعه را فراهم آورده و مشارکت فردی در امور اجتماعی را افزایش میدهند و از سویی دیگر، با بسط شبکههای اجتماعی و تقویت همبستگی اجتماعی به گسترش مشارکت فعالانه و داوطلبانه افراد جامعه کمک میکنند.
ب- مشارکت و دموکراسی: مشارکت یکی از مفاهیم اساسی در تعریف دموکراسی است همچنان که در مفهوم سنتی دموکراسی آمده است، دموکراسی مشارکت توده مردم در زندگی سیاسی را بههمراه دارد. «ژاکوبسن» در تعریف دموکراسی معتقد است «مشارکت اکثریت مردم در زندگی سیاسی و تصمیمگیری سیاسی از طرف آنان دموکراسی تلقی میشود».
تعاریف ارائه شده از دموکراسی در هرحال اشکال وسیع و گستردهای از مشارکت را دربر میگیرد. در واقع ویژگی اصلی دموکراسی، مشارکت مردم در تصمیمگیری در اموری است که سرنوشت آنان به آن وابسته است.
ادامه دارد……
. Blueprint
. Up-to-Down
. Down –to -UP
سلام آقای یوسفی برای مطالب بالا منبع وجود دارد اگر میشود در اختیار من قرار دهید برای پایاننامه ارشد می خواهم.
باتشکر میثم
منبع مطلب تز دکتری ایشان است