بر این اساس می توان برنامه های سالانه ای را به صورت تکمیل تری انجام داد. به نظر می رسد، برای هرچه بهتر انجام شدن، دورهمی ها و ثمر دهی بهتر و بهتر، انجام ساختاری مدون ضروری باشد.
دکتر جلال یوسفی
توسط دوستان عزیز برای دور همی از ما دعوت شد. خوب، این عزیزان زحمت کشیده بودند و به احترام آنان بایستی به این مهمانی می رفتیم. روز پنج شنبه و ترافیک شهر، اجازه نداد که قبل از موعد برسیم. بنابراین، کمی از وقت شروع گذشته بود که به اتفاق خانواده وارد شدیم. سالن کوچک بود و مدعوین نشسته بودند. به غیر از مکان سخنرانان و اجرا کنندگان برنامه، چراغ های سالن خاموش بود. هر جا صندلی خالی وجود داشت، نوشته بود« این جا رزرو شده است». کمی چرخیدیم، اما خبری نشد و آقای انصاری هم داشت می خواند و خوب می خواند، درود بر او. برگشتیم به طرف بیرون و سالن را ترک کردیم، در میانه راه دیدم که یکی دو نفر دارند برای مهمان جدید صندلی می برند. با خودم گفتم کاش به عقل من هم رسیده بود و یک صندلی برای خانم همراه می آوردم. حالا خودمان هم بالاخره یک جایی می ایستادیم. به احترام عزیزان میزبان دوباره به سالن برگشتیم. یک صندلی خالی پیدا کردیم و خانم نشست. یک لحظه صدایی شنیدم و یکی از دوستان فضای مجازی مرا شناخت و یک صندلی هم برایمان کنار خود دست و پا کرد، دستشان بی بلا باد. بر صندلی نشستیم. دلم نیامدکه اعتراض کنم زیرا بچه ها با دست خالی همین سالن را هم گرفته اند، جای تشکر دارد. جناب انصاری خواندند و … ، بعد برخی از دوستان هم بالا می رفتند و همدیگر را تشویق می کردند. با خودم گفتم، ای کاش یکی از این عزیزان هم حداقل بگوید خودتان را هم تشویق کنید. اما هر کس فقط می رفت، چند اسم را برده و تشویق می کرد. هرچند جناب آبسالان هم گفت ببخشید من اسامی همه را نمی دانم و عذر خواهی کرد. تا این که نوبت به مشهدی غضنفر علیجانی رسید. همین احمد خاکیان خودمان. از آن ته سالن مظلومانه با یک بطری کوچک آب که در دست داشت پایین آمد. سپس پشت تریبون قرار گرفت و بالاخره این بار هم یک جامعه شناس آرزوی مرا برآورده کرد و ایشان گفتند؛« خودتان را تشویق کنید». سپس حرف دلش را زد. گفت من به احترام این جمع از نورآباد آمده ام و امشب هم بر می گردم و بقیه اش را ناگفته گذاشت، اما معلوم بود که چه می خواهد بگوید. کمی هم از سیاست و سپس صحبت های مشهدی غضنفری گفت و بعد برگشت. البته گلایه ای هم از نبود دستمال کاغذی کرد که به قول خودش « پک و پوزش» را پاک کند. بعد هم گروهی از دوستان رفتند و صحبت کردند. در پایان هم از برخی از افراد که سرشان در این این جمع به تنشان می ارزید، بالا رفتند و عکس یادگاری انداختند و یک نفر پشت تریبون قرار گرفت و مدام می گفت: عزیزان لُر سالن را ترک کنید ما برنامه داریم، هرچند بعداً خود ایشان احتمالا چون با کبمود نفر روبرو شده بود بیرون آمد و تقاضا کرد چون جا هست می توانید تشریف بیاورید، اما کسی دیگر به سالن بر نگشت. بیرون سالن دوستان را زیارت کردیم و به خصوص من جوانان را دورم می دیدم خوشحال می شدم. چون من هیچ چیزی ندارم جز این قلم« درهم برهم نویس» و این هم جز برای جوانان جویای به اصطلاح عدالت و آزادی خواهی خریداری ندارد. گاهگاهی هم در کنار بزرگان ایل، دیگران تصویری بر می داشتند که یحتمل ما هم در آن قرار می گرفتیم. بیشترین وقت گفتگوی من با جوانان بود که اغلب در فضای مجازی با من آشنا بودند و در مرحله دوم هم با دکتر امینی صحبت می کردیم که اغلب هم شوخی های همیشگی ما بود و از سیاست صحبت نکردیم. چند نکته را در پایان این گزارش ناقص و بدون « سر و ته» هم یادآوری کنم.
1- از همه کسانی که زحمت کشیدند و این برنامه ریزی را انجام دادند، خالصانه تقدیر و تشکر می کنم.
2- از تشنگی در این سالن مردم
3- یافتم که تا زمانی که یک پیشوند دولتی جلوی اسمت باشد، برای انسان ها( حداقل برای مردم ایلم و در این جلسه) ارزش داری. یعنی ارزش آدم ها به خدماتی است که ارایه می دهند.
4- با برخی از دوستانم دید و بازدید نویی داشتم که به همه برنامه برایم اهمیتش بیشتر بود.
5- دکتر مسعود گودرزی عینک نداشت« ظاهراً عینکش شکسته بود».
6- یک بچه خردسال در آغوش مادرش زیاد گریه می کرد که چند خانم را عصبانی کرد و من از والدینش خواستم که کمی بیرون ببرد تا هوایش تازه شود و در دلم از اعتراض کنندگان دلخور شدم. بچه است و تحمل این چیزها را ندارد. یا چون گناه نکرده و صاف و بی غش است، شاید به کنه درونی ما پی می برد و آن روی ما او را می ترساند( محض شوخی).
7- دو تا تمبک( طبل کوچک و بزرگ= نقاره) در سالن قرار داده بودند که از آنان استفاده نشد و فقط یکی از پیشکسوتان سیاست که آدم هم صریح الهجه و هم شوخی است چوب را برداشت و یواش یک ضربه به طبل کوچک زد.
8- خاطره آقای انصاری(خواننده مدعو) از پدرش و مرحوم بهمن بیگی برایم خیلی جالب بود.
9- برخی هم پیشنهاد نوشتن و انتشار می دادند که … بگذریم، شاید به همین دید و بازدید توی پارک ختم شود.
10- ………………
۱۱- بقیه را هم دیگرانی که تشریف داشتند، بگویند. این ها خلاصه ای از آن چیزی بود که در ذهن من مانده و البته قابلیت ارایه داشت.
12- اعتراضی ندارم و تشکر می کنم. نکته هایی هم آموختم که برای خودم یاد داشت کرده ام. پیشنهادات برای برون رفت از وضع موجود برای این که در آینده بتوان از این دورهمی ها بهره بهتری ببریم، در زیر به طور بسیار خلاصه پیشنهاداتی ارایه می گردد که دوستان عزیز پایتخت نشین و همه عزیزانی که این مطلب را مطالعه می فرمایند، می توانند نسبت به تکمیل این پیشنهادات اقدام کنند. زیرا معتقدیم که همیشه هرچه افراد متعدد نسبت به موضوعی نظر بدهند، با ریختن تراوشاتی عقلی بیشتر می توان به نتیجه ای تکمیل تر دست یافت.
1- سامان دهی ممسنی های مقیم تهران( شهرستان های ممسنی و رستم): این اقدام می تواند با یک اعلام عمومی و ثبت نام هم تباران تهران نشین صورت گیرد. جزئیات کار در کمیته ای شامل فرهیختگان تهران نشین می تواند سازمان دهی شده و مقررات حاکم بر آن تدوین گردد( اعلام آمادگی برای پیشنهاد ساختار).
2- اعلام عمومی جهت پرداخت حق عضویت: به منظور کمک به برگذاری هر چه بهتر دور همی ها پس از بررسی تعداد دورهمی و برنامه های جانبی و …، مبلغی ماهانه برای حق عضویت(هر اسمی که بر آن می توان گذاشت).
3- افراد عضو شامل همه سلایق باشد( اصلاح طلب و اصول گرا ….). زیرا ما معتقدیم که در این جلسات بایستی مشکلات مرتبط با منطقه و هم چنین ساکنین پایتخت مد نظر قرار خواهد گرفت و به سلیقه و تفکر خاصی وابسته نیست ( در این رابطه می توان بحث بیشتر و جزئیات را در جلسات اولیه یک کمیته بررسی کرد( وجود آمادگی ارایه برنامه جزئی تر به صورت مدون). برای این کار مواردی نیز برای دستیابی بهتر به نتیجه پیشنهاد می گردد:
الف- تشکیل کمیته اولیه هماهنگی ممسنی های مقیم تهران( لرهای ممسنی و رستم مقیم تهران)
ب- تشکیل ساختار برگزاری انتخابات دور اول مجریان برنامه
پ- برگزاری انتخابات برای مجریان راه اندازی ساختار
ت- تشکیل ساختار با کمک همه اعضا یا منتخیبین و هم چنین به رأی گذاشتن این ساختار
ث- تدوین ساختار برای موضوع پیشنهادی پیشنهادات ساختار در زمان مقتضی( همزمان با تشکیل ارایه خواهد شد).
بر این اساس می توان برنامه های سالانه ای را به صورت تکمیل تری انجام داد. به نظر می رسد، برای هرچه بهتر انجام شدن، دورهمی ها و ثمر دهی بهتر و بهتر، انجام ساختاری مدون ضروری باشد.