امروز : شنبه,۶ام مرداد ۱۴۰۳

ویروس کرونا و یادآوری مجددِ مرگ فراروایت ها

ویروس  کرونا که توانسته است علم نوین که تمرکز آن بر ماتریالیسم و امر واقع بوده را فشل کند، و برای آن­ ها هنوز نیز ناشناخته است، با تمام ادعای تسلط ­شان بر طبیعت، چگونه توسط یک عده نیز که حوزه اصلی آنها استعلاست، می ­تواند شکست خورده و نابود گردد؟ حال آن ­که نتوانسته­ اند تا حال یک راهکار جامع ارایه دهند؟

24 مارس 2020

دکتر محمدمهدی یوسفی

دکتری تخصصی جامعه شناسی اقتصادی و توسعه

«ژان فرانسوا لیوتار» به انتقاد از دو نوع عمده از فراروایت مدرن پرداخته است: «فراروایت  نظرورزانه» و «فراروایت رهایی یا آزادی». فراروایت نظرورزانه ریشه در فلسفه آلمان آغازِ سده نوزده دارد، که مفصل­ ترین شکل آن در نوشته ­های «گئورگ ویلهلم فردریش هگل» یافت می ­شود. ایده اصلی فراروایت نظرورزانه این است که زندگی بشری، آن­ چنان که هگل از آن یاد می ­کند (یعنی روح) با افزایش دانش پیشرفت می­ کند. در این فراروایت، تمامی جمله ­های ممکن تحت فراروایتی واحد گرد هم ­آورده می ­شوند و درباره درستی و ارزش آن ­ها با توجه به قواعد آن قضاوت می­ شود. نوع دوم فراروایت­ های مدرن، فراروایت رهایی است. از نظر لیوتار، فراروایت رهایی با انقلاب فرانسه آغاز می­ گردد، اما نسخه­ های دیگری نیز از آن شکل گرفتند. یکی از این نسخه­ های رهایی فراروایت، نسخه مارکسیستیِ فراروایت رهایی آزادی کارگران از استثمار اربابان و توسعه توانایی ­های آن­ ها برای کنترل زندگی خودشان است. بنابراین، هدف این فراروایت، رهایی بشریت آگاه شده از استثمار و درد و رنج است (ملپاس، ۱۳۸۹: ۴۱-۳۹).

از این­رو، با توجه به گفته­ های لیوتار، فراروایت، مجموعه ­ای از نگرش­ ها و اعتقادات جهانشمول و فراگیری است که مدعی می ­شود برای همه زمان­ ها و مکان ­ها قابل استفاده است (حقیقی، ۱۳۹۱). به همین دلیل، و بر مبنای سخنان لیوتار، می ­توان هر اندیشه و اعتقادی را که در پی ارایه نسخه ­ای جهانشمول و کامل  باشد را فراروایت دانست. با چنین استدلالی است که بسیاری معتقدند که در جهان امروزین و در میان کشورهای جهان سوم، تقابلی بی ­شمار و فزاینده میان دو فراروایت علم­ گرایی (به تعبیر بهتر علم ­پرستی) و دین­ ورزی وجود دارد. به نحوی که در این جوامع، در زمانی فراروایت علم­ پرستی قدرت گرفته و فراروایت مطلق گرایی دینی  را به حاشیه برده یا فراروایت مطلق گرایی دینی­  به قدرت رسیده و علم­ گرایی به حاشیه رفته است.

البته لازم به ذکر است که در این یاد داشت، مراد از علم، دانستنی ­هایی است که تجربه مستقیم حسی در داوری یا گردآوری ­شان دخیل باشد. علم در این ­جا در برابر جهل قرار نمی­ گیرد، بلکه در برابر همه دانستی ­هایی قرار می­ گیرد که آزمون پذیر نیستند (سروش، ۱۳۸۸: ۲).  مراد از دین نیز، مجموعه ­ای از عناصر اجتماعی و فرهنگی است که معطوف به بازتولید تجربه امر قدسی ­اند. محتوای نهایی و اساسی تجربه امر قدسی که در سنن دینی گوناگون مشترک است، وجود نظامی کلی و بنیانی در هستی است. قداست موجود در چنین تجربه ­ای قابل سرایت است و بر این اساس، هستی به دو بخش متمایز قدسی و دنیوی تقسیم می ­شود. براساس همین تسری ­­طلبی است که می ­توان گفت دین خواهانِ آن است که به کلیه امور اجتماعی و فرهنگی صبغه قدسی و دینی ببخشد و کل فرهنگ و اجتماع را در خدمت خود قرار دهد (محدثی، ۱۳۹۱: ۱۸۹).

با چنبن سابقه نظری به راحتی می ­توان وارد بحث مورد نظر شد. درگیری میان علم­ پرستان و بنیادگرایان دینی( دین پرستان) همواره وجود داشته است. در عصر مدرن، رشد علم­ گرایی از دوران رنسانس آغاز شد و در قرن ۱۹ میلادی در قالب تفکرات «پوزیتیویستی» به اوج خود رسید. در حال حاضر نیز، در میان جوامع امروزین، بسیاری تنها راه حل مشکلات  پیش­ِ روی بشر را علم دانسته و هر آن ­چه را که در دایره علم نگنجد را رد می­ کنند. بر همین اساس است که در جهان بینی اینان، استعلا جایی نداشته و آن را به عنوان امری پیشامدرن رد می­ کنند. علم­ گرایان، معتقدند که قوانین علمی راهگشای تمامی مشکلات بشر بوده و انسان توانسته است با علم نوین خویش، جهان طبیعت را به تسخیر خود درآورد. اندیشه ­های اولیه این نگرش در تفکرات افرادی چون «اگوست کنت» پرورش یافته بود که اینان معتقد بر این بودند که با پیشرفت بشری در صنعت و تسخیر جهان هستی، آینده بشر عاری از جنگ، بدبختی، فقر و … است. حال آن ­که مشکلات پیشِ روی بشر نشان داد که علم در برابر بسیاری از مشکلات بشر درمانده است. علم­ گرایانی که آینده بشر را فارغ از دین و نگرش دینی، سعادتمند می­ دیدند، نتوانستند دریابند که چرا در میان کشورهای پیشرفته ­ای مانند کشورهای اسکاندیناوی، با وجود سطح رفاهی بسیار بالا، نرخ خودکشی، از ملل فقیر آفریقایی بیشتر است؟ بسیاری از مشکلات و موانع رودروی بشر در طی این سال ­ها، در قالب جنگ­ ها، رکود­های مکرر اقتصادی، بیماری­ های فراگیر، طوفان ­های سهمگین و … نشان داد که علم نمی­ تواند یک نسخه جهانشمولی باشد که با داشتن آن، بشر از دیگر معارف خویش (مانند دین، فلسفه، هنر، دانش بومی و…) بی ­نیاز باشد.

مورد جدیدتر این ناتوانی بشر، ویروس همه­ گیر «کرونا» است. ویروسی که بشر مدعی را آن ­چنان فلج کرده است که بسیاری از شاخص ­های اقتصادی، رکود اقتصادی شدیدی را نشان می­ دهد. این ویروس، توانسته است به راحتی، بشری را که مدعی کشف هستی است، گیج و متحیر سازد. البته نه ­تنها این امر، بلکه بسیاری از بیماری ­های بشری مانند پارکینسون، ام اس و … نشان دهنده ضعف این معرفت بشری است.  به عقیده من، ویروس کرونا بار دیگر به ما نشان داد که مرگ فراروایت علم ­پرستی رخ داده است و مقاومت علم ­پرستان بیهوده است.

در مقابل علم­ گرایان، در کشورهای جهان سوم، بنیادگرایانی در حوزه دین وجود دارند که معتقدند دین، راهگشای تمامی مشکلات بشری است و امر استعلا و وجود ارتباط با امر قدسی و قوانین منبعث از آن، تنها وسیله رهایی و سعادتمندی بشر امروزین است. این تفکر جزم اندیشانه، در قالب ­های متعددی نمود پیدا کرده است. یکی از این قالب ­ها حوزه علوم­ انسانی و حوزه دیگر، حوزه پزشکی است. این جزم ­اندیشان، مدعی آن ­اند که قوانین منبعث از برداشت اینان از دین، برای تمامی بشریت و تمامی دوران­ ها قابلیت کاربرد داشته و نیازی به دیگر معارف بشری نیست. اینان به اشتباه بسیاری از معارف بشری را با یکدیگر اختلاط کرده، معارفی که بعضاً «پارادوکسیکال» بوده و اختلاط­ شان، نشان از ضعف اندیشه ­ورزی­ اینان است. به عنوان مثال، این اندیشه ­ها در قالب­ هایی مانند اقتصاد دینی، جامعه­ شناسی مسیحی (یا اسلامی)، طب اسلامی و … نمود پیدا کرده ­اند. حال آن ­که با اندکی مطالعه خواهید دید که اصولاً چیزی تحت­ عنوان طب اسلامی وجود ندارد یا آن چیزی که هست در قالب «طب بومی» در ذیل «دانش بومی» خود را نمایان کرده است. به عنوان مثال، اندیشه ­های آیت الله عبداله جوادی آملی در رد وجود طب اسلامی، نشان از فقر این نگرش جزم ­اندیشانه دارد. آیت ­الله جوادی آملی در کتاب «منزلت عقل»، عقل را به گونه­­ های مختلف تقسیم کرده ­اند و برای هر علمی، عقل مناسب خودش را به عنوان حجت قرار داده ­اند. به گفته ایشان، اجتهاد در علوم تجربی، یعنی دانش رسمی علم طب. در همین راستا، حجت ­الاسلام و المسلمین، مرتضی جوادی آملی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم، در مصاحبه ­ای گفته است که طبابت به واسطه استناد به چند روایت قابل قبول نیست. به عبارت دیگر، اکتفا به دو روایت یا شاهد تاریخی یا اتفاقاتی که در عهد ائمه افتاده است، نمی ­تواند تأیید کننده طب اسلامی باشد، بلکه علم جدید هم  باید آن­ها را تأیید کند. البته این مباحث بعد از صحبت ­های فرزند آیت­ الله هاشمی شاهرودی بر سر زبان ­ها افتاد. سید علاء­الدین هاشمی شاهرودی در سخنانش گفته است که پدرش به حرف کارشناسان طب اسلامی گوش داد و بیماری­ اش از کنترل خارج شد (خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۱ دی­ماه ۱۳۹۸). مواردی این ­چنینی نیز گویای مشکلی است که طب اسلامی منتج از اندیشه ­های جزم اندیشان دینی داشته است. مشکلاتی که توسط بسیاری از متفکرین سطوح بالای دینی به آن اشاره گردیده است.  حال در مواجهه با ویروس کرونا نیز، بسیاری از این وابستگان فکری به بنیادگرایی اسلامی، مدعی آن­ اند که دین، قابلیت شکست ویروس کرونا را دارد( منظور این است که مدعیان این نوع طب می توانند آن را شکست دهند)، حال آن­ که این افراد نتوانسته­ اند حتی یک مورد را بهبود ببخشند.  آن­ جا که دانش بومی کسب شده درباب طب در طی سالیان توانسته است از طریق آزمون و خطا به نتیجه ­ای برسد، چگونه طب اسلامی( که اینان مدعی آن اند) می ­تواند در برابر ویروس جدید نسخه ­ای ارایه دهد؟ جز با انجام آزمون و خطا بر روی بشر و احتمالاً مرگ احتمالی افراد مورد آزمایش؟ ویروسی که توانسته است علم نوین که تمرکز آن بر ماتریالیسم و امر واقع بوده را فشل کند، و برای آن­ ها هنوز نیز ناشناخته است، با تمام ادعای تسلط ­شان بر طبیعت، چگونه توسط یک عده نیز که حوزه اصلی آنها استعلاست، می ­تواند شکست خورده و نابود گردد؟ حال آن ­که نتوانسته­ اند تا حال یک راهکار جامع ارایه دهند؟

۱- طب اسلامی در گفت و گو با جوادی آملی و طبیبی که بربالین هاشمی شاهرودی حاضر شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات
  1. علی حسینی 2020-03-24 18:06

    عجب متن خوبی گذاشتین. خیلی وقت بود که از این تحلیل‌ها خبری نبود. حیف که از همچین جوان‌هایی در سیستم مدیریتی استفاده نمی‌کنند. 

  2. فاطمه احمدی 2020-03-24 18:08

    واقعا یک جامعه شناس تنها میتونه از این دریچه با بیماری کرونا نگاه کنه. هنر جامعه شناسان در اینه دیگه. میتونن بی ربط ترین امور جامعه رو نیز در تحلیل خودشون جای بدن. متن عالی‌ای بود.

  3. معتقد مسلمان 2020-03-24 18:13

    شما جامعه شناس‌ ها یه مشت انسان بی مصرف هستید که همه تحلیل‌ هاتون غربی هست. کی شه که این رشته الحادی از دانشگاهای کشور حذف شه. خطر شما از وهابیت و انگلیس بیشتره

  4. سعید جعفری 2020-03-24 18:45

    حالا کسی هم به این حرفا گوش میده؟ کسی میاد از این دانش استفاده کنه؟ اصلا این جور نگاه‌ها کجای مدیریت این کشور هست؟ بعضی مواقع دلم واسه این اندیشمندان و اهل دانش میسوزه. خدایی حالا برین ببینید همین آقای دکتر کجای مدیریت این مملکت هست؟

  5. شمسی 2020-03-24 18:53

    خیلی خوب بود. چنین نوشته‌هایی به نظر من دید چندگانه‌ای به ماها میده. مخصوصا ماهایی که خیلی اهل کتاب و مطالعه نیستیم.

  6. محمدعلی 2020-03-24 22:18

    متن جالب و تحلیل خوبی بود. واقعا افراط در هرکاری خوب نیست. ما همیشه یا اینور بوم هستیم یا اونور

  7. اکبر 2020-03-25 21:59

    بسیار عالی و مناسب بود برای این برهه از زمان. چیزی که نسل جوان ما الان بهش نیاز داره. اینکه اندکی از مغز خودش استفاده کنه و اجازه نده یه عده سمت و سوی اونا رو مشخص کنند. اما حیف از این جوانان مثه این دکتر یوسفی جوان که کسی وقعی بهشون نمیده

  8. سار 2020-03-25 22:00

    من نمی‌ دونم این جامعه‌شناسان چی رو به چی ربط میدن؟ خدای جوسازی هستن اینا

  9. حسینعلی 2020-03-26 20:21

    باسلام. متن مفیدی بود و از اون استفاده کردم. خیلی جالب بود و اقای یوسفی خیلی خوب مباحث رو به هم ربط داده بودن.

  10. حسن 2020-03-27 14:55

    بسیار متن خوب و به جایی هست. البته در جهان سوم ….

  11. حسین 2020-03-29 20:54

    باید به جوانانی مانند دکتر یوسفی اجازه داد وارد صحنه شوند. حیف است این چنین جوانانی با جنین اندیشه نابی برکنار از مدیریت و ساختار اداره کشور باشند. ما به امثال ایشون خیلی احتیاج داریم. 

  12. اکبر 2020-03-29 20:55

    من به عنوان یک جامعه شناس از این متن و تحلیل خیلی استفاده کردم. ولی خب …..

  13. شاهین 2020-03-29 20:57

    این جامعه شناسا بند تنبان رو به هم به همه چیز گره میدن و شروع میکنن یه تحلیل. به خدا ما هر چی میکشیم از دست شماهاست.

  14. ادمین . 2020-04-02 11:29

    بند تنمبان هم اگر درست گره زده نشه، تمبان می افتد پایین و بقیه شو…..

  15. شادی 2020-03-29 21:08

    واقعا با وجود این اندیشمندان اینچنینی من موندم چرا کشور ما در این وضع هست؟ هر جا میری جوان متفکر، اندیشمند و … ولی مملکت در حال درجا زدن. واقعا مشکل کار در چه چیزی هست؟ خدا کنه پیام ما رو منتشر کنی

  16. صادق 2020-03-29 21:10

    فقط می‌تونم بگم دکتر یوسفی جوان افتخار ایل ممسنی هست. حیف از این جوانان که بهشون توجهی نمیشه

  17. نقی 2020-03-30 12:18

    من که اصلا نفهمیدم چی میگه 

  18. ادمین . 2020-04-02 11:28

    میگه نباید مطلق گرایی باشد. به تعبیر دیگر می گوید: نه رومی رومی و نه زنگی زنگی

  19. شهیدی 2020-03-30 12:20

    شما جامعه شناسان دلتون خوشه توی این شرایط مملکت. شماها از شکم سیری میشیند فقط تحلیل میکنید

  20. ادمین . 2020-04-02 11:27

    چکار کنند؟ مگر قدرتی غیر از قلم در دست جامعه شناسان وجود دارد؟

  21. فائزه 2020-03-30 12:21

    بسیار عالی و خوب. من که خیلی خوشم اومد. احسنت به دکتر یوسفی

  22. شاهین 2020-03-31 10:40

    بسیار عالی و خوب بود این متن. فقط چه فایده؟ مگه مردم ما و …. اصلا به این چیزا فکر میکنن؟ فقط فکر کنن نه عمل!

  23. حسین 2020-03-31 10:41

    بسیار استفاده کردم و خوشم اومد. بسیار خوب بود. احسنت به دکتر یوسفی

  24. ساحل 2020-03-31 18:21

    تحلیل قابل تامل و مفیدی بود. ایشالله که همیشه از این متن ها بذارید. البته فایده ای نداره این تحلیل‌ها خب چه کسی به حرف این دوستان توجه می‌ کند؟

  25. حسین 2020-03-31 18:22

    فقط میتوتم بگم بسیار عالی

  26. باقر 2020-04-01 10:29

    من که ذهنم باز شد و فهمیدم که همیشه افراط و تفریط در هر کاری بد و نامناسبه. واقعا خیر امور اوسطها. دستمزیزاد به دکتر یوسفی که فرزند خلف پدر با سوادشون هست. احسنت احسنت احنست

  27. یاسر 2020-04-01 18:09

    بشر امروز خیلی از خود راضی شده بود. به نظرم این ویروس تنلگر جالبی بود که به خودش بیاد. ما خیلی از خود راضی شده بودیم و فکر میکردیم که همه چیز رو به تسخیر درآوردیم

  28. صادق 2020-04-01 18:11

    کلا ما آدما یا صفریم یا صدیم. یا باید صد در صد این وری باشیم یا اونوری. این یک دنده بورن بشر از گذشته تا الان وجود داره. ما میگیم یا خدا هست یا خدا نیست. یا علم خوبه یا خوب نیست. خب چه اشکال داره همه باهم باشن؟

  29. محمدعلی 2020-04-01 18:15

    مطلب‌ خوبی بود. اما کاشکی یه خورده ساده تر می‌نوشت دکتر یوسفی

  30. اصغر 2020-04-01 18:20

    الان میفهمم چقد وجود اندیشمندی مثه دکتر یوسفی پدر و پسر واسه منطقه ما لازم هست. حیف که هیچ استفاده ای از این بزرگان نمیشه. 

  31. محمدباقر 2020-04-02 08:12

    واقعا شیوع کرونا به بشر نشان داد که اون قدر هم که فکر میکنه جهان در چنگالش هست درست نیست. 

  32. هاشمی 2020-04-02 10:49

    کرونا بشر رو آچمز کرده نمیدونه چیکار کنه. واقعا بشر دید که نه علم و خرافات میتونه تنها راهگشای زندگیش باشه. کلا کرونا تلنگر خوبی بود به بشر. بشر فهمید که در نقطه کوچیکی در این دنیای بی کران هیچ چیزی نیست

  33. هیراد 2020-04-02 11:27

    خیلی خوب و جالب بود متن گداشته شده

نظرات پس از تائید مدیریت منتشر خواهد شد

نظرسنجی



محل قرار گیری نظر سنجی

طراحی و اجرا :  تابناك وب