آیا مردمی که در کوچه و خیابان ایران به رگبار منافقین با همکاری همین غربی ها جان می دادند، ترور نبود؟
آیا حمله به ابران، افغانستان، عراق و سوریه ترور نیست؟
ربایش هواپیماهای ایران، متلاشی کردن هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط موشک ناو آمریکایی چه نامی جز ترور می تواند بر خود بگذارد؟
حذف نیروهای هسته ای ایران توسط رژیم صهیونیستی در چه قاموسی می گنجد؟
در بدری مردم چچن، سوریه ، لبنان، فلسطین، افغانستان ، یمن ، بحرین و امثال آن چه نام دارد؟
تروریسم یکی از واژه هایی است که امروزه در ادبیات سیاسی جهان کاربرد بسیار گسترده ای یافته است.
واژه ترور تعاریف متعددی بعمل در علوم سیاسی دارد، و افراد مختلف تعاریف متعددی از آن بدست دادهاند . داریوش آشوری، آن را به معنای هراس و هراس افکنی می داند. در سیاست به کارهای خشونتآمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آن ها ترور میگویند و نیز کردار گروه های مبارزی که برای رسیدن به هدف های سیاسی خود، دست به کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز میزنند، ترور نامیده میشود . همچنین ترور به معنای کشتار سیاسی نیز به کار میرود.»
فرهنگ جامع سیاسی نیز ترور را « به معنای ترس و وحشت بیان کرده و در اصطلاح عام بیشتر به قتل های سیاسی گفته میشود که البته معنای واقعی این واژه نیست.» همچنین آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی، ترور را به معنای حالت ویا احساس ترس دسته جمعی میداند که خشونت و کشتار بی حساب موجد آن است، می داند. فرهنگ علوم سیاسی نیز ترور را به معنای وحشت و ترس زیاد است. همچنین در معنی حزب یا جنبشی که باعث حالت ترور شود به کار رفته است . اصطلاحا به حالت وحشت فوقالعادهای اطلاق میشود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل و خونریزی از سوی یک گروه، حزب ویا دولت به منظور نیل به هدف های سیاسی،کسب و یا حفظ قدرت است.
با بررسی چکیده فوق، در مییابیم که منظور از حالت، در معنی ترور، وضعیت ترس و هراس است که از دست زدن به اقدامات خاص که تروریستی نامیده میشوند، ناشی میگردد. پس میبینیم که ایجاد ترس، وحشت و هراس اجزای لاینفک ترور است .
تروریست، فردی را گویند که به ترور مبادرت ورزد، البته فرد به معنای خاص نیست بلکه میتوان از گروه تروریست و یا دول تروریست نیز نام برد. به عبارت دیگر، تروریست در معنای عام، هر فردی است که از طریق خشونت و قتل و خونریزی و ایجاد ترس و وحشت میخواهد به اهداف سیاسی دست یابد.
در مجموع میتوان گفت که تروریسم، به معنی استفاده منظم و سازمان یافته از ترور است.
از جمله شیوه های تروریستی می توان به: هواپیما ربایی، گروگانگیری، خرابکاری، بمب گذاری، بانک زنی و آدم ربایی سیاسی و آدمکشی، اشاره نمود.
ترور را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد، از جمله : ترور شخصیت، ترور دولتی، تروریسم بین المللی، ترور هسته ای، سایبر تروریسم و …
نوع دیگر تروریسم بین المللی است. نوع اخیر، به اعمال تروریستی که به منظور تامین مقاصد سیاسی در سطح بین المللی انجام میشود اطلاق میگردد.
نوع دیگر هم تروریسم هسته ای است. تروریسم هسته ای عبارت است از حمله به تاسیسات و تسلیحات هستهای، یا خرابکاری در آنها و یا سرقت از آنها توسط افرادی مثل ناراضیان سیاسی، فعالان سیاسی و نیروها ضد دولتی.
سایبرتروریسم: سایبر تروریسم حاصل تلاقی تروریسم و فضای مجازی میباشد، سایبر تروریسم عموما به معنای حمله یا تهدید به حمله علیه کامپیوترها، شبکه های کامپیوتری و اطلاعات ذخیره شده در آنهاست، هنگامی که به منظور ترساندن یا مجبور کردن دولت یا اتباع آن به منظور پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی خاص، اعمال میشود. یک حمله برای اینکه به عنوان سایبر تروریسم شناخته شود. باید به خشونت علیه اشخاص یا دارایی ها منجر شود، یا دست کم آسیب کافی برای ایجاد ترس را باعث شود.
با نگاهی کوتاه به مطالب بالا، به طور کوتاه به واکاوی رفتارهای بین المللی ، به ویژه امپریالیسم و کشورهای اروپایی و غربی در زمینه ترور و تروریسم می پردازیم.
ابتدا به این نکته اشاره می شود که ترور نزد عامه مردم دنیا ، مفهومی مترود است که انسان ها از آن بیزارند. و اضافه می نماید که عملیات تروریستی امری نگران کننده برای همه است، چه این عملیات تروریستی در ایران صورت گیرد، در برج های دوقلو در ۱۱ سبتامبر باشد و یا آن چه یکی دو روز گذشته در فرانسه رخ داده و یا امثال آن. در هر زمان، مکان و توسط هر کس یا کسانی این امر، امری مطرود است.
اما باید دید که چرا جامعه اروپایی که در یکی دو روز گذشته کل رسانه های دنیا را به خود مشغول کرده و یا انهدام برج های دوقلو و امثال آن دنیای به اصطلاح متمدن و نیز پیشرفته را نگران می کند، اما این امر در کشورهای جهان سوم با حالتی یک بام و دو هوا با آن برخورد می شود.
در این جا بر آن نیستیم که به تحلیل چرایی آن بپردازیم، بلکه با نگاهی بسیار کوتاه نتیجه گیری و قضاوت را به وجدان بیدار مردم واگذار می کنیم.
اگر از دوران استعمارگری کهن و نو بگذریم و نیز گفتمان های توسعه در جهان سوم را در دوره معاصر را نیز کنار بگذاریم در دهه های گذشته، کشورهایی که الان ادعای معاضدت با ترور و تروریسم دارند، عمل آن ها خلاف گفتارشان را نشان می دهد.
در این جا به نمونه هایی از رفتار دنیای غرب در برابر ترور و تروریسم در چند دهه گذشته به اختصار اشاره می گردد.
ترور شخصیت های رده بالای کشور ایران در دهه شصت توسط سازمان های مخالف نظام مثل سازمان های ضد انقلابی ایران.
ترور مردم کوچه و بازار توسط سازمان مجاهدین خلق( منافقین)
ترور رزمندگان اسلام پس از برگشتن از جبهه توسط سازمان فوق
جاسوسی برای کشورهای بیگانه و از جمله عراق توسط سازمان یاد شده
هواپیما ربایی آنان
واقعه طبس توسط دولت آمریکا
چندین طرح کودتا برای نابودی نطام ایران
پشتیبانی از گروه های ضد انقلاب ایران
تفرقه انگیزی بین اقوام و گروه های ایران و ایجاد چند دستگی برای نابودی حکومت ایران
حمله عراق به ایران و پشتیبانی توسط غرب و جامعه عرب
سیل ارسال اسلحه و اطلاعات سری کشور ما برای عراق به جهت تقویت آن کشور متجاوز برای نابودی حکومت ایران.
حضور مستقیم آمریکا در عراق و تصرف خاک آن کشور به صورت غیر قانونی و انهدام حکومت آن
حضور غیر قانونی دولت انگلستان در عراق و همپای آمریکا بودن
بی تفاوتی در برابر کشتگان ایران در مکه در سال های ۱۳۶۶ و ۱۳۹۴
برخورد با مسئله هسته ای ایران و حتی تحریم های ظالمانه در چندین دهه
تجهیز سازمان مجاهدین خلق( منافقین) در حمله به ایران در سال آخر جنگ
همکاری کشور فرانسه در جا دادن به تروریسم های منافق
تجهیز و همراهی با مخالفین دولت بشار اسد توسط آمریکا و عربستان سعودی و سایر همپیمانان آنان
دخالت مستقیم در نابودی حکومت لیبی
دخالت در حرکت مردم مصر هرچند به طور غیر مستقیم
نادیده گرفتن کشتار بی رحمانه رژیم صهیونیستی و بی خانما ن کردن فلسطینیان در منظر کشورهایی که امروزه ادعای مبارزه با تروریسم را در سرلوحه کار خویش قرار داده اند.
بی تفاوتی در برابر کشتار در بحرین، یمن ، سوریه و سایر کشورها
چهار دهه اشغال افغانستان توسط شرق و غرب.
پشتیبانی از طالبان و سایر گروه های تروریسم موجود در افغانستان
کم توجهی به کشتار شیعیان افغانستان
دخالت در تغییر رژیم کشورپاکستان در چند نوبت توسط غرب و به ویژه آمریکا
بیستن چشمان خود بر روی کشتار شیعیان پاکستان
کشتار بی رحمانه در بوسنی و هرزگوین ، هرچند در چند سال پیش یک دادگاه فرمایشی راه انداختند.
پشتیبانی و حفاظت از جان تروریزم عقیدتی« سلمان رشدی» تا جایی که برخی تحریم های ایران ناشی از فتوای تاریخی بینانگذار جمهوری اسلامی در باره قتل او بوده و در دو دهه پیش غرب حداکثر تلاش خود را برای خنثی کردن این فتوا به کار برد.
و ده ها، صده ها و شاید هزاران نمونه دیگر.
آیا مردمی که در کوچه و خیابان ایران به رگبار منافقین با همکاری همین غربی ها جان می دادند، ترور نبود؟
آیا حمله به ابران، افغانستان، عراق و سوریه ترور نیست؟
ربایش هواپیماهای ایران، متلاشی کردن هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط موشک ناو آمریکایی چه نامی جز ترور می تواند بر خود بگذارد؟
حذف نیروهای هسته ای ایران توسط رژیم صهیونیستی در چه قاموسی می گنجد؟
در بدری مردم چچن، سوریه ، لبنان، فلسطین، افغانستان ، یمن ، بحرین و امثال آن چه نام دارد؟
ما دیگر از قوم آزتک ها و براندازی نسلشان، از اشغال الجزایر و …. نام نبردیم. از حضور در هندوستان چیزی نگفتیم. به همین یکی دو دهه اشاره کردیم زیرا بیم آن می رود که دولتمردان غربی مثل کودتای ۲۸ مرداد در ایران آن را مربوط به اجداد خود بدانند و لفظی هم که شده ، عذری بخواهند.
مجدداً یاآوری می شود که ما هم از قتل و خونریزی و به تیر بسته شدن مردم بی گناه فرانسه نگرانیم، اما همانطور که گفته شد، بین انسان های کشورهای جهان سوم و بخصوص مسلمانان و به طور ویژه تر شیعیان چه تفاوتی دارد که دنیا برای ۱۲۹ نفر به لرزه می افتد اما برای هزاران نفر که به طرزی مشکوک در صحرای منا نابود می شوند، آن چنان کسی اشک نمی ریزد.
چرا این سکوت های پشت سر هم در دوران جنگ ایران و عراق، کشته شدن مردم ایران توسط منافقین، کشته شدن مردم بی دفاع در آسمان خلیج فارس، کشته شدن سوری ها، نا بسامانی و در بدری و تخریب خانه های فلسطینیان چرا اشک کسی را در نمی آورد؟
و…
این ها نکاتی است که در این جا قطره ای از دریای آن آورده شد.
جهان متمدن امروز باید بداند که مردم خوب می دانند که امپریالیسم فرهنگی با جریان« شرق شناسی » خودش و با هژمونی که در فرهنگ و گاه در نام هایی چون گفتمان توسعه، گفتمان صلح، حقوق بشر ،حکومت خوب و غیره به کار می برد، ابزار و آلات «سلطه » برای رخنه در کشورهای دیگر و غارت دنیا و پر کردن خلأ عقده های روانی خود در شکست از پارسیان در هزاره های قبل از میلاد و بعد از آن و هم چنین شکست های جنگ های صلیبی است.