امروز : شنبه,۶ام مرداد ۱۴۰۳

گفتمان توسعه و پسا استعمار(۱۲)

این نظریه در اواخر قرن بیستم و در بافت کشورهای مستعمره ای که به دنبال نوعی استعمار زدایی از فرهنگ ، تاریخ ، ادبیات و از همه مهم تر هویت خویش بودند متولد یافت. هدف اصلی در این دیدگاه جستجوی هویت از دست رفته در شرق است. این ادبیات با ورود استعمارگران آغاز می­شود ، چرا که با ورود آن ها چالش های فرهنگی و فرآیند وفق دادن مردم مستعمره (همانند سازی ناخواسته) آغاز می شود.

27 دسامبر 2015

گفتمان توسعه  و پسا استعمار(۱۲)

جلال یوسفی

مقدمه

این نظریه در اواخر قرن بیستم و در بافت کشورهای مستعمره ای که به دنبال نوعی استعمار زدایی از فرهنگ ، تاریخ ، ادبیات و از همه مهم تر هویت خویش بودند متولد یافت. هدف اصلی در این دیدگاه جستجوی هویت از دست رفته در شرق است. این ادبیات با ورود استعمارگران آغاز می­شود ، چرا که با ورود آن ها چالش های فرهنگی و فرآیند وفق دادن مردم مستعمره (همانند سازی ناخواسته) آغاز می شود.

هـدف استعـمار زدایـی در میان جوامع مستعمره

این نظریه در بافت کشورهای مستعمره ای که به دنبال نوعی استعمارزدایی از فرهنگ ، تاریخ ، ادبیات و از همه مهمتر هویت خویش بودند، در اواخر قرن بیستم ، متولد گشت.

  دوگانگـی متقـابل مفـاهیـم در ادبیات  پسا استعمارگرایی 

ادبیات پسا استعمارگرایی ذاتاً خالق دو گروه استعمارگران و استعمار شدگان یا سرکوب کنندگان و سرکوب شوندگان است. این ادبیات شامل ارتباط میان تغییر دهندگان و تغییر کنندگان یا ارتباط میان یک « خودی» و یک« دیگری» نیز هست.

در درون چنین ارتباطی است که فرآیند همانندسازی ناخواسته و نا خود آگاهی ظهور می کند که می توان آن را  قلب ادبیات پسا استعماری به شمار آورد.

نقطه عزیمت ادبیات پسا استعماری

برخی فکر می کنند که ادبیات پسا استعماری زمانی آغاز می شود که کشورهای مستعمره به استقلال خود دست می یابند، اما باید در نظر داشت که  این ادبیات زمانی آغاز می شود که استعمار گران وارد می شوند.

پسا استعمارگرایی و تمدن غرب

به چـالش کشیـدن تعـریف تمـدن از دید غـرب و به مرکز راندن حاشـیه

طرفداران ادبیات پسا استعماری سعی بر نگارش  مجدد تاریخ دارند تا دیدگاه غرب نسبت به  خود را اصلاح کنند.یعنی بدانند چگونه و چرا از تاریخ حذف شده اند.آنان می خواهند این ها را باز نویسی کنند.آن ها  می خواهند بدانند چرا و چگونه به حاشیه رانده شدند.

بـازنـویـسی تاریـخ ، فرهنـگ و ادبیـات بـومی بـه زبـان استــعـمار

یکی از اشکال بازنگری تاریخ در حوزه ادبیات دوباره نویسی( بازنویسی) کارهای کلاسیک است. آنان در این باز نویسی نادرستیو یا سوگیری های مردمشناسی و تاریخ نگاری غرب را نشان می دهند و آن را اصلاح می کنند.آنان این ادبیات را از دید استعماری( پسا استعماری) مجدداً بررسی می کنند و حاشیه را به مرکز    می رانند. می توان تعریف تمدن جهانی غرب را به چالش کشید و تقلید از غرب را به  سخره گرفت.

بیـان سنـت ، تفــکر و تـاریـخ شــرق به زبان بیـگانه

نویسندگن پسا استعمارگرا بهترین شیوه ای را که مستعمره می تواند در برابر استعمارگر بایستد و حقوق و هویت خود را بازستاند، در این جستجو می کنند که به عنوان فردی بومی در باره تاریخ، فرهنگ و ادبیات خود بنویسند، اما در آن از زبان استعمارگر استفاده کنند، تا بتوانند با او به گفتگو بپردازد. اصطلاحاً به این شیوه نگارش خاصیت« دورگیت» پسا استعماری  می گویند.

ادوارد سعید در « شرق شناسی» شرق را دارای تاریخ، سنت و زبان خاص خود می داند اما برای واقعیت و حضور بخشیدن به آن از زبان بیگانه سود می جویدو به شکل بسیار آکادمیک با آن ها وارد گفتگو  می شود.به این پدیده « استعمار زدایی بومی» گفته می شود.

  تقویـت دیـدگاه ها و نظریات پسا استعمار با بهره گیری از نظریه اندیشمندان دیگر 

پسا استعماری ها برای تأکید و تقویت نظریات و دیدگاه های خود از نظریات قدرت میشل فوکو و  نظریه هویت ژآک لاکان، تئوری هژمونی گرامشی و شالوده شکنی ژاک دریدا استفاده می کنند.

 نظریه پسا استعمار

  عمده ترین نظریه پردازان 

از جمله تئوریسن های مهم پسا استعماری ها می توان به؛ امه ، ادوارد سعید ، اسپیواک ، هومی بابا ، فرانتس  فانون، جینوآ، آچی بی و آلبرت ممی اشاره نمود. 

مفاهیم مورد توجه این صاحب نظران عبارتند از : جنسیت ، هویت ، نژاد و نژاد پرستی و قومیت.  بازتعریف هویت ملی در دوران پس از استعمار .چگونه استعمارگردانش مستعمره را در خدمت منافع خود در می آورد، چگونه دانش تحت برخی روابط قدرت تولید می شود و به سود اهداف امپریالیستی به کار گرفته می شود؟

برای رسیدن به جواب، پسا استعمارگران هر گونه تقابل های دوتایی دامن زننده به گفتمان استعماری را کنار می زنند.بنابراین نظریه پسا استعماری پیرامون مفهوم« مقاومت» به مثابه مخالفت، خرابکاری یا براندازی و گاهی تقلید نیز ساخته و پرداخته شده است، اما با این مشکل روبرو است که مقاومت همیشه مقاومت شونده را در درون ساختار مقاومت کننده ترسیم و تثبیت می کند.

موضوعات و سؤالات ادبیات پسا استعمار

۱- تغـییرات یـا فـرسـایـش اجـتماعـی و فرهنـگی

  اولین سؤال دردوره آغاز استقلال چیستی هویت مردم است. 

۲- سـوء استـفـاده از قـدرت و اسـتثـمـار 

 تداوم اعمال قدرت دردوره استقلال و اینکه چه کسی قدرت واقعی را دردست دارد؟چرا و در چنین حالتی کسب استقلال به چه معنایی است؟

۳- رهایی از استـعمار و پدیده بیـگانگی

با وجود بیگانگی شدید در حوزه فردی ، چگونه باید خود را با شرایط جدید وفق داد و زندگی را اداره کرد؟

۴- کاربرد زبان استعماری

اگر مطالعه و تجریه و تحلیل ادبیات و فرهنگ پسا استعماری هدف است، آیا می توان با بی توجهب به زبان های بومی کشورهای مستعمره به آن دست یافت؟

۵- دوران پس از استـعمار جوامـع رهایـی یافـته 

پس از استقلال واقعا چه چیزی تغییر کرده است؟ ( هنجارها ،  ارزش ها ، علایق، فرهنگ اصیل ، مدیریت کلان جامعه و…). مردم کشورهای مستعمره در طول زندگی خود تغییرات زیادی را تجربه می کنند، اما باید دید چه چیزهایی تغییر کرده یا می کنند. با نگاهی به دوران پیشا استعماری فرهنگ بومی و اصیل مردم که به زندگی شان معنا و مفهوم خاصی می بخشیده مشاهده می شود. استعمار همه چیز را تغییر می دهد. در همه موارد استعماری هنجارها ،  ارزش ها ، علایق، فرهنگ اصیل ، مدیریت کلان جامعه و.. قدرت بر مردم بومی تحمیل می شود، چون استعمارگران مردم بومی را وحشی و بی تمدن محسوب می کنند.

ویژگی های نظریات پسا استعمار

 1- داشتن منشاء ادبی 

این نظریه برخلاف سایر نظریات توسعه که مبتنی برروش شناسی علوم اجتماعی بوده اند، از مطالعه ادبی سر برآورده است و استدلال هایش عمدتاً بر منابع ادبی استوار است.مثلاً ادوارد سعید بر اساس تحلیل رمان های غربی، نوشته های انسان شناختی و سفرنامه ها، اپرا، و رسانه ها شکل گرفته است و سعی دارد تا امپریالیسم غربی را به فرهنگ غربی پیوند دهد. این پیوند آن چه سعدی شرق شناسی می نامد ، را به وجود می آورد.

۲- شرق شناسی

مجموعه ای نظام مند از «نظریه» و «عمل» است که شرق را می سازد یا بازنمایی می کند. منظور ادواردسعید از نظریه کل « معرفت» امپراطوری غرب است. تولیدات فکری و فرهنگی غرب شامل؛ تحقیق ها، نوشته ها، افکار، تصاویر و غیره و منظور او از « عمل» اشاره به همراهی نهادهای فرهنگی- اجتماعی و ساختارهاست.اداره های استعماری، دانشگاه ها، موزه ها و رسانه ها و غیره.

سعید استدلال می کند که با وجود تفاوت بین شرق شناسی فرانسوی و بریتانیایی و نیز شرق شناسی استعماری و پسا استعماری غربی، در به تصویر کشیدن غرب و شرق یک تداوم کلی وجود دارد، تمایل بر این بوده است که  غربیان را بدون هیچ تردیدی عقلانی ، آزادیخواه ، صلح طلب و منطقی نشان دهند و در مقابل شرقی ها را به صورت غیره عقلانی، رو به انحطاط، ابتدایی، عجیب، مظنون، محروم جنسی و غیره به تصویر بکشانند. 

  میشل فوکو و بازشناسی شرقی

 بازنمایی انسان شرقی به قول میشل فوکو با اراده معطوف به قدرت و اراده معطوف به کنترل قابل تبیین است.سعید معتقد است این بازنمایی ها ( از تقابل انسان شرق و غرب) خنثی و بی طرفانه نیست. او با الهام از نظریه گفتمانی میشل فوکو نشان می دهد، که چگونه آن ها مملو از؛ « اراده معطوف به قدرت» و « اراده معطوف به کنترل» ، اداره کردن و حتی ترکیب و یک کاسه نمودن جهانی آشکارا متفاوت است.

تصویر سازی غرب از شرقی جدید

غرب در قالب یک اقدام یکپارچه از حیث سیاسی ، جامعه شناختی ، ایدئولوژیک ، علمی و تبلیغاتی یک شرق دیگر بسازد .از این منظر شرق شناسی مجموعه ای نظام مند از لحاظ سیاسی، جامعه شناختی، نظام ایدئولوژیکی، علمی و نیز طی دوره پسا روشنگری از لحاظ تصویری اداره و حتی تولید نماید.

جهانی سازی و دورگه بودن

  مفهوم جهانی سـازی اسپیـواک و مـوضـوع دورگه بـودن زبان پسا استعمار و ناپایداری ذاتی سلطه بدلیل روحیه هژمونیک از مفاهیم دیگر پسااستعمارگرایی است.

اسپیواک ازشرق شناسی تحت عنوان « جهانی سازی» نام می برد که در حال به آن جهان سوم می گویند. به تعبیری دیگر جهانی سازی از نظر اسپیواک شبیه اصطلاح « بت انگاری کالایی» مارکس است که کالاها در سرمایه داری آن چنان « بت انگاری» می شوند که فرآیند کار بیگانه شده  در تولید آن ها نادیده گرفته می شود. هم اسپیواک و هم هومی بابا نشان داده اند که شرق شناسی مفهومی گسسته و دورگه است. دورگه بودن بیانگر شیوه ای است که در آن گفتمان امپراطوری/استعماری ذاتاً نا پایدار و از هم گسیخته است، به گونه ای که در هر عمل سلطه ای ، زبان ارباب و صاحبان قدرت، دورگه می شوند.

دیدگا ه های هومی بابا 

 بابا این ناپایداری را از طریق« تصورات قالبی» استعماری نشان می دهد. او نشان می دهد که چگونه تصورات قالبی چون: وحشیان نجیب ، حیله گری شرقی ، ابتدایی بودن بصورت ثابت و طبیعی پذیرفته شده اند و تکرار می گردند .اما جالب این است که اکثر این تصورات قالبی متناقض اند،  مانند وحشی آدمخوار و خدمتکارمطیع بودن ، ابتدایی بودن و رمزآلودگی ،  سبک مغزی در عین دروغگویی قهار.

هم چنین بابا می گوید، استعمار تلاش  می کند که برای پیش برد برنامه های استـعماری  اش از طریق ایجاد یا ساختن « انسان مقلد » یعنی سوژه ای استعماری رام و مطیع که تقریباً شبیه هم اند- اما نه عین هم بسازد.بابا همجنین تصاویر معاصر از  عاملیت را نیز نشان می دهد. عاملیت یعنی حادثه را به سیاست های گروه های اجتماعی و نهاد های عمومی، نسبت داد. مثلاً عده از از زنان انگلیسی مخالف بنیادگرایی، از مسئله سلمان رشدی استفاده می کنند نه در تأیید یا دفاع از لیرالیسم غربی یا محافظه کاری اسلامی بلکه جهت جلب توجه به مسایل زنان.

هشدار برای مخالفت مستقیم در برابر قدرت مسلط

هم بابا و هم اسپیواک نسبت به مخالفت مستقیم در برابر قدرت مسلط هشدار می دهند. آن ها برای این امر استدلال هایی دارند:

۱- ایجاد شرق شناسی وارونه و جایگزینی یک قدرت با قدرت دیگر

۲- امکان بازشناسی و بازیابی تفاوت را فراهم می آورد.پسا استعماری بر خلاف غرب که  به طبقه بندی دوگانه شرق شناسانه دست می زند، در صدد حفظ چندگانگی و تکثر است. 

هومی بابا اصطلاح فضای سوم را به فضای نامتناسب که در آن گفتمان های اقلیت یا پیرو جهت حفظ خاص بودگی شان وجود دارند، ابداع می کند.وی هم چنین از« تأخیر زمانی » به مثابه راهی جهت اعتباردهی به گفتمان های متفاوت و« بازسازی انواع دیگر تاریخ ها » صحبت   می کند.اینجا زمان متروپلتین یا غربی نبایستی به عنوان استاندارد یا ابزاری جهت اندازه گیری زمان ها یا « سنت های»غیر غربی به کار گرفته شود.

به طور کلی نظریه پسا استعماری پیرامون مفهوم دیگری ساخته و پرداخته شده است. این مفهوم شامل نوعی دوگانگی( شباهت و تفاوت ) است، و ارزش ها و معانی « دیگری » تعریف شده توسط فرهنگ استعماری خالق هر دیگری و هر تفاوتی است که مطرود شناخته می شود. این دیگری که خود و فرهنگش را برتر می داند، به خود اجازه می دهد که همه چیز مردم مستعمره، حتی نام سرزمین شان را تعیین و تعریف کنند.

ماهیت بازنمایی جهان سوم در دیدگاه های صاحب نظران پسا استعمارگرایی

در این جا سه سؤال وجود دارد. چه کسی باز نمایی می کند؟ چرا بازنمایی می کند؟ و چه کسی را باز نمایی می کند؟

اسپیواک معتقد است استعمار اقدام به  تبدیل جهان سوم به نشانه ای که تا حدی مبهم باشد به گونه ای که برتری و سلطه غرب را طبیعی جلوه دهد. اسکوبار و سایرنظریه پردازان می گویند؛ کاردرباره توسعه عملاً ما را درموقعیت گفتمان توسعه که درآن برتری با شمال است ، قرا می دهد .

اسپیواک معتقد است که استعمار، با ادغام شرق در نظام تقسیم کاربین المللی استعمار ، موجبات ناتوان سازی فرهنگی و اجتماعی شرق شده است . اسپیواک هم چنین می گوید؛  مفهوم « جهانی سازی » در واقع اصطلاح « بت وارگی کالای مارکس »  را به ذهن تداعی می کند که در آن ارزش کالا موجب نادیده شدن فرآیند کار و مناسبات تولید می شود.

از نظراسپیواک « خشونت معرفتی »امپریالیسم به معنای  تبدیل جهان سوم به نشانه ای است که تا حدی مبهم باشد به گونه ای که برتری و سلطه غرب را طبیعی جلوه دهد.بنابراین اسپیواک با انکار جهانی سازی جهان سوم، به غربی ها این اجازه را می دهد که ارتباط درونی بین شرق و غرب و امپریالیسم یا جهانی شدن و شرایط کارگران بومی را نادیده بگیرند.یا آن را به غرب معرفی کنند تا فرد فکر کند اکنون دیگر زمان استعمار آن سر رسیده و تمام شده است. تاریخی کردن امپریالیسم و استعمارگری تلاشی است برای سرپوش گذاشتن بر اشکال جدید استعمارگری.

قوم مداری وارونه اسپیواک : طی آن ما به شکل خاصی به تکمیل و ظهور نوعی« شرق شناسی جدید» کمک می کنیم و آن از طریق قرار دادن خود در موقعیت بیرونی هاست.

چرا جهان سوم را باز نمایی می کنیم؟ برای شناخت بیشتر یا جهت کمک به آن ها، کمک به افراد « کمتر خوشبخت» ولی اسپیواک ، فوکو و ادوارد سعید و اسکوبار در این استدلال هم عقیده هستند که چنین ادعاهایی نجیب و دگرخواهانه هرگز آنچنان که ادعا می کنند نیست.  دانش همواره با قدرت درهم تنیده شده است. 

در نظر گرفتن توسعه به مثابه کمک یا هم یاری برای جهان سوم با آنچه که تجاری بودن یا مشروط بودن توسعه است پوشانده می شود.

اسپیواک بر این تأکید داشته که بازنمایی ما از جهان سوم یا فرودست جدا از موقعییت نهادی ما نیست و همیشه تحت تاثیر منافع و فشارهای نهادی متنوع است.

نمی توان وانمود کرد مواجهه با فرودست خالی از غرض می باشد انجام چنین مواجهه ای به طور مستقیم یا غیر مستقیم اشکال امپریالیسم ، قوم مداری و خود برتربینی را تداوم می بخشد.

چه کسی را بازنمایی می کنند؟

یکی از رویکردهای توسعه ارزیابی مشارکت روستایی  (PRA) است که توسط« رابرت چمپرز» عمومیت یافت و عبارت است از مجموعه ای از رویکردها و روش هایی که افراد محلی ) شهری یا روستایی ( قادر می سازد که دانش مربوط به زندگی و شرایط خود را بیان کرده، افزایش دهند، تشریح و تحلیل نمایند تا بر اساس آن برنامه ریزی کرده و به توسعه دست یابند.  هدف آن تعیین دانش بومی و توانمند سازی فرودست به گونه ای است که او خود بتواند بسیاری از عومل توسعه را تعیین نمایند.

چمبرز مسئله دانش قدرت را نادیده می گیرد که از طریق آن هر دانشی از جمله( PR A ) روابط قدرت را بازتولید می کند. آن ها صدای فرودستان سانسور، باز تفسیر، تصحیح و تعریف می کنند.

(P R A) ،  سعی می کند این مشکل را از طریق حمایت از تصدیق مستقیم یاروایت های چندگانه برطرف نماید. اسپیواک می گوید (PRA) نیز نوع دیگری از تحلیل گری جهان اول یا سازمان های توسعه در لباس مبدل است.

تفاوت نظریه وابستگی یا سایر نظریات توسعه با پسا استعمارگرایی

نظریه وابستگی و سایرین بر روش شناسی علوم اجتماعی و تحقیق میدانی تکیه می کنند، نظریه پسا استعمار از مطالعات ادبی سر برآورده است و استدلال هایش عمدتاً بر منابع ادبی استوار است. نظریه وابستگی نابرابری را نتیجه توسعه سرمایه داری جهانی می داند در حالی که نظریه پسا استعماری  نابرابری را نتیجه اعمال قدرتی می داند که به وسیله شرق شناسی اعمال می شود.

مشترکات نظریه وابستگی با پسا استعمارگرایی

  1. تعهد مشترک هر دو در نقد است.
  2. این نقد با هدف توقف وضع کنونی مدرنیته لیبرال صورت می گیرد
  3. هر کدام بر اهمیت مطالعه تاریخ امپریالیستی/ استعماری جهت فهم مدرنیته در غرب و جهان سوم تأکید دارند
  4. بر اساس تشخیص یک دشمن مشترک شکل گرفته اند.

نقد پسا استعمارگرایی نظریه وابستگی

۱- نظریه وابستگی( در اکثر مواقع) فرهنگ و سیاست های بازنمایی  را نادیده می انگارد و فرهنگ را به عنوان عنصری در میان  سایر عناصر می بیند، غافل از آن که فرهنگ چارچوب تحلیل  آن ها را تعیین می کند. غفبت ازسیاست های بازنمایی به قوم مداری منتهی می شود.

پسا استعمارگرایان به این انتقاد پاسخ داده اند:

جواب: این غفلت ناخواسته است  و باعث می شود تا توجه شان را دقیقاً به امپریالیسم از نگاه پیرامون معطوف نماید، اما از منظر نظریه پردازان پسا استعماری این غفلت غیر طبیعی نیست بلکه بر اساس استدلال های آنان ضد گفتمان ها اغلب بازنمایی های شرق شناسانه را وارونه کرده و تداوم می بخشد.

۲-  در ارتباط با ساختن تقابل های دوتایی توسط نظریه پردازان وابستگی نیز چنین است.« توسعه یافته، توسعه نیافته»، « مرکز- پیرامون»، متروپل- اقمار»، هرچند آنان در صدد هستند تا توجه را به اصطلاح دومی معطوف نماند، اما در عمل قدرت رابط بین این دو اصطلاح را دست نخروده و نا آزموده باقی  می گذارند.

۳-   قوم مداری وابستگی به تحلیل تاریخی اش نیز سرایت نموده است.

 4-  روایت های کلان تاریخی- دیالکتیکی و غیر آن  تمایز و تفاوت را نادیده گرفته طبیعی جلوه می دهند.

تقاوت ها و شباهت های وابستگی و پسا  استعماری در ارتباط با قدرت 

هردو نظریه بر اشکال مختلفی از قدرت تأکید می کنند، وابستگی بر قدرت امپریالیسم/ سرمایه داری ،  پسا استعمار بر قدرت در درون گفتمان استعماری/ شرق شناسی تأکید دارد. با این وجود هر دو بر فراگیری قدرت و نفوذ قدرت توافق دارند.  فرانک و سعید در باره شرق شناسی با یک دیگر هم رأی هستند.در واقع، تحلیل آنان از مواجهه های هر روزه استعمارگر- استعمار شده از آن چه بیانگر فراگیری گفتمان استعماری است، تا حدودی شبیه هم است.

نظریه پردازان پسا استعماری قدرت را نافذ و فراگیر ولی از هم گسسته  در نظر می گیرند.فرانک، قدرت  را همگون و تمامیت خواه می داند. فرانک تنها راه مقابله با قدرت را نابودی او می داند که از طریق انقلاب خشونت آمیز است. اما پسا استعماری  می گویند با خطر جایگزینی قدرتی تمامیت خواه دیگر، خطر ایجاد سلطه و خشونت همراه است.در خصوص قمرها  پسا استعمارگراها معتقدند، نظریه پردازان دیدگاه وابستگی، جهان سوم را کاملاً منفعل به حساب آورده اند که هیچ اراده ای یا علاقه ای به مقاومت ندارد

نظرات
  1. زهرا محمدی 2016-11-10 22:39

    با سلام .

    در صرت امکان منابع این مبحث معرفی شود .

    سپاسگزارم

  2. ادمین . 2016-11-13 11:20

     سلام. لطفاً از دکتر یوسفی بگیرید.

  3. cheapest cialis online 2020-05-08 00:58

    I loved as much as you’ll receive carried out right here.
    The sketch is tasteful, your authored material stylish.
    nonetheless, you command get bought an impatience over that you wish be delivering the following.
    unwell unquestionably come further formerly again since exactly the same nearly a lot often inside case you shield this increase.

نظرات پس از تائید مدیریت منتشر خواهد شد

نظرسنجی



محل قرار گیری نظر سنجی

طراحی و اجرا :  تابناك وب