امروز : یکشنبه,۳۰ام اردیبهشت ۱۴۰۳

دکتر جلال یوسفی: بعد از ثبت نام نامزدها مشخص می شود که من وارد عرصه رقابت خواهم شد یا نه

در رابطه با نحوه تبلیغات دوره گردی هم من بارها و بارها گفته ام این امر یک پدیده بسیار بسیار زشت است. من آن را گدایی بد می دانم. این امر نشان دهنده شخصیت دوره گردهاست و نیز آن ها با این کارشان به شعور مردم منطقه توهین می کنند.

2 دسامبر 2015

دکتر جلال یوسفی: بعد از ثبت نام نامزدها مشخص می شود که من وارد عرصه رقابت خواهم شد یا نه

خبر فوت دکتر یوسفی بر اثر سانحه تصادف ما را بر آن داشت تا با ایشان صحبتی داشته باشیم.

خسته نباشید می گویم خدمت شما و از این که در صحت و سلامت کامل به سر می برید، بسیار خوشحال هستیم. اجازه می خواهم که با شما صحبتی داشته باشیم . این امر خواسته بسیاری از دوستان و هم شهریان شماست. هر چند که فرمودید قبلاً مصاحبه کرده اید اما این مصاحبه هنوز منتشر نگردیده است.


دکتر یوسفی: تشکر می کنم. من صحبت های لازم را با یکی از خبرنگاران محلی داشته ام که چون به صورت پراکنده بود، قرار است ، خبرنگار یاد شده این مصاحبه را که مانند همین مصاحبه شما هم تلفنی است پیاده و به من برگرداند. فکر می کنم تا شما این مصاحبه را پیاده کنید و انتشار دهید، آن مصاحبه منتشر شده باشد.

خفرک : تشکر می کنم استاد ولی من بلافاصله مصاحبه را پیاده و تا یکی دو ساعت دیگر برای شما جهت ویرایش ارسال می کنم.

دکتر یوسفی: من در اختیار شما هستم. اما لازم است یادآوری کنم که نمی خواهم این موضوع دارای حاشیه باشد زیرا ظاهراً عده ای به زنده بودن و تنفس بنده و خانواده ام در این کشور هم راضی نیستند.

خفرک : خدا نکند شما بر روی چشم همه ما قرار دارید.

دکتر یوسفی: نظر لطف شما و سایر دوستان عزیز است.

خفرک : دکتر اجازه می خواهم از خبر ناگوار تصادف شما شروع کنم. می خواستم در این باره کمی توضیح دهید که چطور شد متوجه شدید؟

دکتر یوسفی: من روز یک شنبه در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران یک قراری داشتم. این قرار در خصوص یک طرح تحقیقاتی بود. معمولاً من در همه جلسات تلفن همراه را خاموش می کنم، یا روی سکوت می گذارم. پس از پایان کارم در دانشگاه برای مرخص کردن برادرم از بیمارستان راهی ونک شدم. ایشان را با ماشین خودم به منزل­شان آوردم. شب قبل کمی بی خوابی کشیده بودم. آن روز هم در دانشگاه تا حدودی خسته بودم. پس از صرف نهار خوابم برد. توسط همسر برادرم بیدار و گفتند از خانه با شما کار دارند. پشت خط خانمم بود. با تلفن خانه برادرم تماس گرفته بود. ایشان به من خبر دادند.

خفرک : ایشان چگونه خبر دار شده بودند، آیا ترسیده بودند؟

دکتر یوسفی: ایشان می دانستند من تهران هستم. ظاهراً خواهر خانم بنده از شیراز تماس گرفته و از ایشان وضعیت را جویا شده بودند. او با من تماس گرفته بود اما چون موفق به برقراری ارتباط نشده بود، و چون می دانست آن زمان من خانه برادرم هستم ، با من تماس گرفت .

خفرک : شما چه عکسل العملی نشان دادید؟  

دکتر یوسفی: من فقط سؤال کردم چه کسی گفته است، گفت خواهرم تماس گرفته است. البته ایشان چند بار از من سؤال کردند واقعاً تصادف نکرده اید، گفتم نه. فکر نمی کردم که موضوع به این صورت باشد، فکرم به سمت سایر فامیل هایم رفت که نکند آن ها تصادف کرده اند.

خفرک :  دکتر می توانم بپرسم چگونه متوجه شدید که در رسانه ها خبر تصادف شما منتشر شده است؟

دکتر یوسفی: بله. همسرم گفتند که تلفن­تان را بر نداشتید. به همین خاطر من به سراغ تلفن همراه رفتم تماس های بی پاسخ زیادی داشتم. یادآوری کنم که چند مسئله باعث شده بود که به این شایعه بیشتر دامن زده شود. یکی این که من به خاطر جلسه تلفنم را روی حالت سکوت قرار داده بودم. دیگر این که به دلیل مرخص شدن برادرم که می دانستم قبل از ظهر مرخص می شود، زود رفتم و یادم رفت تلفن را از حالت سایلنت خارج کنم. از سوی دیگر، من در جایی هستم، یعنی در خانه ای در تهران هستم که در درون این خانه همراه اول آنتن ندارد. این ها مجموعاً باعث شد که شایعه رنگ بیشتری به خودش بگیرد.

پس از تماس همسرم، یک تماس داشتم که پشت خط جناب درخش مدیر مسؤل سایت راک نیوز بود. من از این مرد خوب و دوست داشتنی که تا کنون زیارتش نکرده ام تشکر می کنم که از صبح آن روز ظاهراً تا آن موقع شب در تکاپو بوده تا توانسته حتی تلفن مرا از یکی از دوستان در هرمزگان بگیرد. او حتی از فرمانداری های ممسنی و رستم هم پیگر موضوع شده بود که همین امر هم دوستان و بچه های منطقه را برای صحت و سقم خبر به تکاپو واداشته بود و چون تلفن من جواب نمی داد، شایعه گسترش پیدا کرد زیرا این عزیزان برای دست یابی به خبر تصادف بنده ، به صورت تسلسل موضوع را پیگری می کردند. آقای درخش پس از این که از سلامت من مطمئن شدند،  ضمن این که خوشحال شدند، گفتند موضوع برایشان ارسال شده و چندین کامنت داشته اند. سایر دوستان هم به تدریج تماس گرفتند و من جا دارد از همه این دوستان تشکر کنم.

خفرک : دکتر می توانم بپرسم پس از این که شایعه را شنیدید چه اقدامی کردید؟

دکتر یوسفی: هر چند از این گونه خبرها زیاد به پدر و مادرم داده شده است و آن ها تا حدودی برایشان عادی شده است،  اما بلافاصله با مادرم تماس گرفتم و به بهانه احوالپرسی سلامتی خودم را به صورت غیر مستقیم اعلام کردم.

خفرک : دکتر به نظر شما این گونه برخورد ها با شما چه علتی می تواند داشته باشد، و آیا ارتباطی با انتخابات می تواند داشته باشد، در این رابطه نظرتان را بفرمایید.

دکتر یوسفی: در ارتباط با انتخابات نمی تواند باشد. من گمان نمی کنم ، مگر این که کار یک طرفدار ناشی یکی از نامزدها باشد. من آن را یک نوع شیطنت از سوی برخی از کسانی که دل خوشی از بنده ندارند می دانم. مثلاً نقدها و نوشته های من می تواند علت باشد . قبلاً هم از این کارها صورت گرفته است. این شایعات قبلاً هم گفته ام براین من عادی است. من ناراحتی ام از این است که این کار غیر اخلاقی است. نه در فرهنگ ایرانی ما و نه در دین ما این امر پسندیده نیست.

خفرک : آیا پیگیر شناسایی ایشان شده اید؟

دکتر یوسفی: چند سال قبل این چنین اموری را پیگیری می کردم، اما الان برایم موضوع عادی است. این کار بدتر از توهین ها و همت هایی که به من زده شده و یا سنگ اندازی هایی که جلوی خانواده ام صورت گرفته ، نیست.

خفرک : دکتر اجازه می دهید به انتخابات بپردازیم؟

دکتر یوسفی: اشکال ندارد اما لازم نیست زیاد به تشریح آن بپرداریم.

خفرک : دکتر در آستانه انتخابات هستیم ، دوست داریم بدانیم که بالاخره این دکتر یوسفی ما در انتخابات مجلس ثبت نام خواهند کرد یا خیر؟

دکتر یوسفی: بعد از اتمام زمان ثبت نام انتخابات مشخص می شود.

خفرک : ولی دکتر جان خیلی دیر شده است، به نظر خودتان آیا شما موفق خواهید شد در این مدت کم خودتان را به مردم معرفی کنید؟

دکتر یوسفی: به هر حال قانون را نباید نقض کرد. من زودترکه نمی توانم تبلیغ کنم.

خفرک : تبلیغ منظور نیست، منظور من این است که مردم شما را بشناسند.

دکتر یوسفی: مردم قرار نیست به قیافه من رأی بدهند( با خنده) ، من اگر بیایم برنامه می دهم و از برنامه خودم دفاع می کنم.

خفرک : حالا بفرمایید حدوداً چند درصد احتمال آمدن شما در عرصه وجود دارد؟

دکتر یوسفی: نمی دانم!

خفرک : جناب یوسفی مگر می  شود شما تا حالا تصمیم نگرفته باشید، باور کردنی نیست، آن هم از یک جامعه شناس؟!

دکتر یوسفی: من نگفتم که تصمیم نگرفته ام. عرض کردم نمی دانم. ندانستن و تصمیم نگرفتن یا گرفتن با هم تفاوت دارد!

خفرک : آقای دکتر شوخی می فرمایید، مگر می شود که شما ندانید می آیید یا نه؟  

دکتر یوسفی: چرا نشود؟ من که نمی دانم تا یک دقیقه دیگر زنده ام یا خیر چگونه می توانم بگویم می آیم یا نه!

خفرک : من که حریف شما نمی شوم . خوب نظرتان در رابطه با نحوه تبلیغ کاندیداها در ممسنی چیست، آیا  رفتن به درب خانه ها را می پسندید؟

دکتر یوسفی: شما یا بنویسید ممسنی بزرگ و یا ممسنی و رستم. نباید مردم را حساس کنیم. رستم هم پاره ای از پیکر ممسنی است اما برخی هم دوست دارند که واژه رستم را هم بیاوریم. من ممسنی بزرگ را می آورم.

در رابطه با نحوه تبلیغات دوره گردی هم من بارها و بارها گفته ام این امر یک پدیده بسیار بسیار زشت است. من آن را گدایی بد می دانم. این امر نشان دهنده شخصیت دوره گردهاست و نیز آن ها با این کارشان به شعور مردم منطقه توهین می کنند.

خفرک : ولی جناب استاد مردم هم  این روش را می خواهند ، زیرا اگر کاندیدی به خانه شان نرود، به او رأی نمی دهند.

دکتر یوسفی: خوب، درست، اما، این جا یک «اما»یی وجود دارد. چرا اوایل انقلاب تا چندین دوره این­طور نبود؟ من بررسی کرده ام از یک دوره خاصی از سوی نامزدها این امر مرسوم شد.  اما این که می فرمایید اگر به خانه مردم نروند رای نمی دهند، من قبول ندارم. ده ها کاندید ( کم یا بیشتر از ده) به خانه ها سر می زنند اما یک نفر رأی می آورد. گاهی کاندیدی به خانه کسی هم نرفته اما آن خانواده به او رأی داده اند.

خفرک : اگر شما به فرض نامزد شدید و انشاء الله تأیید صلاحیت هم شدید، چگونه تبلیغ می کنید؟

دکتر یوسفی: من برنامه هایم را به مردم می دهم و از آن برنامه ها دفاع می کنم و مردم خودشان قضاوت می کنند. من اگر بیایم به تکلیفم عمل می کنم. در ذات من نیست که برای رسیدن به هدفم دست به هر کاری بزنم.

اما در خصوص این که فرمودید انشاء الله اگر تأیید صلاحیت شدم، باید بپرسم چرا رد بشوم؟! آیا اختلاس کرده ام، فساد اخلاقی داشته ام، در زمان جنگ در پستوها پنهان شده ام و یا آن زمان سخت در دانشگاه یا حوزه های علمیه درس می خوانده ام؟! یا این که با خط امام مخالف بوده ام؟ چرا؟

خفرک : جناب یوسفی شورای نگهبان دارای معیارهایی است که شاید شما را مناسب ندانند؟

دکتر یوسفی: می دانند شما نگران نباشید. وقتی قاتل و اختلاس گر و غارتگر بیت المال تأیید می شود، من هم خواهم شد. نگران نباشید.

خفرک : اما شما نقدهای تند دارید، برخی اعتقاد دارند شما رد صلاحیت می شود.

دکتر یوسفی: نقد به پیغمبر(ص)  و ائمه اطهارعلیهم السّلام هم می شد و حتی توهین هم می شد،  اما کسی را رد نکردند. کسی را کتک نزدند. رهروان آن بزرگواران سخنرانی کسی را به هم نزدند، حتی فحاشی هایی هم که به آنان می شد را نادیده می گرفتند.

خفرک : حالا اگر به فرض رد صلاحیت شدید چه کاری می کنید؟

دکتر یوسفی: هیچ!

خفرک : منظورم این است که اعتراض نمی کنید؟

دکتر یوسفی: منظورتان را فهمیدم . عرض کردم هیچ!

خفرک : حتی نمی پرسید که چرا مرا رد صلاحیت کرده اید؟

دکتر یوسفی: علت این مورد را خود شورای نگهبان به نامزدها می گوید.

خفرک : آیا ناراحت نمی شوید که رد صلاحیت می شوید؟

دکتر یوسفی: نه!

خفرک : همین؟

دکتر یوسفی: همین.

من ترجیح می دهم به بخش های دیگر سؤالات خود بپردازید. انتخابات را بگذارید به وقتش.

خفرک : آخرین سؤالم را در باره انتخابات می پرسم. نظرتان را در باره کاندیداهایی که در فضای مجازی منتشر شده دوست داریم بدانیم. و اگر وارد انتخابات شدید ورد صلاحیت شدید و یا به نحوی خواسیتد کنار بروید، آیا به نفع کسی کنار خواهید رفت یا خیر و اگر ممکن است بفرمایید چه کسی البته صلاح می دانید بگویید. و بفرمایید آیا در انتخابات پشتیبان مالی دارید یا شخصاً  وارد می شوید.

دکتر یوسفی: شما یک جین سؤال کردید( با خنده). من در باره نامزدها نظری ندارم. اگر آمدم تا آخر می مانم. اگر رد صلاحیت شدم هم همان زمان تصمیم می گیرم. و در باره پشتیبانی مالی نیز اگر آمدم صحبت خواهم کرد.

 خفرک : نظرتان در باره وضعیت فعلی احزاب در کشور چیست؟ آیا نسبت به فعالیت احزاب راضی هستید و این که آیا احزاب آزادند که آزادانه فعالیت بکنند؟

دکتر یوسفی: من با تعریفی که از حزب می دانم  در کشورمان حزبی وجود ندارد. این ها جناح سیاسی اند. هرچند مرامنامه هم داشته و ثبت کرده باشند. من از نوع فعالیت جناح های سیاسی و نوع برخورد با آن ها راضی نیستم. نظام تحزبی باید منجر به تضارب آراء بشود و نه این که منجر به حذف گردد.

خفرک : شما خودتان جزء جناح خاصی هستید؟  

دکتر یوسفی: خیر

خفرک : ولی مشهورید به اصلاح طلبی  

دکتر یوسفی: من مشی اصلاح طلبی دارم. عضو جناحی  نیستم.

خفرک : نسبت به حصر و زندانیان سیاسی می شود نظر بدهید؟

دکتر یوسفی: در این رابطه باید برابر قانون اقدام شود. ما اگر قانون را رعایت کنیم، همه چیز درست می شود. البته ممکن است قانون کاستی هایی داشته باشد، باید آن کاستی ها را مرتفع بکنیم. من معتقدم همین قانون اساسی فعلی اگر اجرا شود،  ما کمتر دچار این مشکلات فعلی می شویم.

خفرک : ولی برخی معتقدند که قانون اساسی برخی از اصولش قابل اجرا نیست؟

دکتر یوسفی: اگر نیست، باید قانون اساسی را اصلاح و به همه پرسی بگذارند. این که ما قانون را رعایت نکنیم از این جهت که قابلیت اجرایی ندارد، حرف بی معنایی است. قانون باید اجرا شود و اگر قابلیت اجرایی ندارد، آن را اصلاح کنیم. فرار از قانون خودسری و دیکتاتوری را به دنبال خواهد داشت.

در مورد خاص آقای مهندس موسوی و کروبی هم من معتقدم برابر قانون با آن ها و البته با برخی دیگر که در این جریان دخالت داشته اند، رفتار شود. برخی از افراد مثل آقای احمدی نژاد محرک این جریان به نظر می رسند. رد پای برخی دیگر هم دیده می شود.

خفرک : چرا می فرمایید« به نظر می رسد» ؟!  

دکتر یوسفی: چون دادگاه صالح است که باید نظر نهایی را بدهد. من نه وکیلم و نه قاضی و نه دادستان. من یک شهروندم. حق دارم که بگویم در کشورم قانون باید اجرا شود. خواه در باره مهندس موسوی و حجه الاسلام کروبی و یا دکتر احمدی نژاد و یا اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر.

خفرک : اگر شما به مجلس راه یابید برای اشتغال جوانان بیکار چه کارهایی خواهید کرد؟  

دکتر یوسفی: حال بگذارید اگر من ثبت نام کردم و به قول حضرتعالی تأیید صلاحیت هم شدم، آن زمان خواهم گفت که چه کاری مد نظر دارم. من به شعار مگر در آغاز هر حرکتی ، اعتقادی ندارم. اما در حد و قواره برنامه های فعلی برنامه ام را تدوین و اعلام می کنم. به مردم هم می گویم که اگر در سطح کلان برنامه توسعه طور دیگری باشد، من در سطح خُرد برنامه دیگری ارایه می دادم. اما آن چه که الان به شما می گویم باید « مزیت نسبی» را درممسنی و رستم با تحقیق و پژوهش و با مشارکت مردم و تیمی قوی شناسایی کرد و با آماده کردن بستر فرهنگی جامعه و البته به صورت ترویجی کار را در زمینه تولیدی آغاز کرد. بعداً به وقتش به جزئیات خواهیم پرداخت.

خفرک : شما یک فرد تحصیل کرده هستید، از طرفی یک نظامی عالی رتبه هم بوده اید، برای جوانان  خیلی جالب است که چه طور شما این قدر انعطاف دارید. در این باره هم توضیح بدهید آیا همیشگی است و یا مختص دوران خاصی است؟

دکتر یوسفی: من نمی دانم چرا در ایران این قدر به نظامیان به دیده [چه طوری عرض کنم] ، ضعف نگاه می کنند. این پوتین که الان رییس جمهور روسیه است یک نطامی بوده است. آن هم از نوع امنیتی آن. بسیاری از وزرای کابینه های ایالات متحده آمریکا قبلاً نظامی بوده اند. در طول تاریخ علم ، اغلب اختراع ها ابتدا در سازمان های نظامی صورت گرفته ا ست. هرچند من خود و  سپاه آن روزها را  نظامی نمی دانم .در باره انعطاف هم هر آدم عاقلی باید منعطف باشد زیرا اگر نباشد می شکند. چوب خشک با یک کشش شکسته می شود اما یک ترکه تر به راحتی خم می شود. البته آن چوب منعطف هم نهایتی هم دارد.

من هم همینطورم. عصبانیت در من هم کم نیست. من اغلب انعطاف پذیر بوده ام هر چند وضعیت مجروحیتم بر اخلاقم تأثیربسزایی گذاشته است . از سوی دیگر برخی مشاغل با خودش نظم خاصی دارد که باید رعایت شود.

خفرک : دکتر ما شک نداریم که شفافیت  و شجاعت از خصوصیات ذاتی شماست. اما در نوشته های شما گاهی پنهان کاری هایی دیده می شود، آیا این علتی دارد؟

دکتر یوسفی: درست می فرمایید . برخی چیزها را نمی شود گفت زیرا جامعه شاید کشش آن را نداشته باشد. سینه ما باید قفلی هم داشته باشد. این هم در علم ثابت شده است و هم در آموزه های دینی ما وجود دارد. اما من سعی می کنم که شفاف باشم. ولی همیشه سعی می کنم که با توجه به وضعیت جامعه تلاش کنم تنش زایی نکنم. زیرا ما به یکپارچگی نیازمندیم.

خفرک : استاد شما یک استاد توسعه هستید، برخی اعتقاد دارند که مشکلات ما از این است که با  دنیا ارتباط نداریم و برخی هم می گویند که ارتباط با دنیا موجب عقب افتادگی ماست، دوست داریم نظر شما را بدانیم.

دکتر یوسفی: من به دو صورت می توانم به این سؤال شما پاسخ دهم. یک صورت این که تخصصی بحث کنم و شکل دیگر این که طوری بگویم که همه متوجه بشوند. شما بفرمایید کدام صورت را انتخاب کنم؟

خفرک : طوری بفرمایید که همه متوجه شوند؟

دکتر یوسفی: هردو گروه در اشتباه هستند. ما در توسعه،« مطلق» نداریم. این دو طرز تفکر در دهه های ۵۰ و ۶۰  دو دیدگاه نظری توسعه بوده اند که هردو شکست خورده اند. همان قدر که ما باید با دنیا در ارتباط باشیم، باید خودکفایی را نیز مد نظر داشته باشیم. مثال عرض می کنم. کشوری مثل عربستان و امثال آن، مصرف کننده مصنوعات خارجی است. کشوری چون کره شمالی هم که وضعیتش معلوم است.

ما باید ضمن این که با دنیا در ارتباط هستیم، مواظب باشیم که مصرف کننده مصنوعات دیگران نباشیم. در آن صورت مونتاژ کننده دیگران و تولید کار برای دیگران خواهیم بود. کارگر ارزان و مواد خام  ارزان که شرکت های چند ملیتی الان از آن استفاده می کنند.

خفرک : دکتر چون فرمودید بقیه سؤالات را به وقتی دیگر موکول کنیم ، سوالی را در پایان دارم که نظرتان را در باره کاندیداهای فعلی مجلس ( کاندیداهای احتمالی ) به صورت یک یا دو کلمه یا شبه جمله بیان کنید.

دکتر یوسفی: من همه دوستان را نمی شناسم. شما بخوانید آن ها را که من نمی شناسم در زمان پیاده کردن نوار از دور مصاحبه خارج کنید.

خفرک : مجید انصاری؟

دکتر یوسفی: اصول گرایی که هشت سال در بین مردم می چرخد.

خفرک : سید ناصر حسینی

دکتر یوسفی: آدم خنده رویی است.

خفرک : سید یدالله حسینی

دکتر یوسفی: زیرک و اعتقاد به این که من [ یوسفی] آدم کاری هستم.

خفرک : نوذر شفیعی

 دکتر یوسفی:  خوش شانس ترین نماینده برای ورود به مجلس

خفرک : مهران کرمی

دکتر یوسفی: خبرنگار  

خفرک : سید فضل الله محمودی

دکتر یوسفی: دوست و همکلاسی دوره کارشناسی ام در دانشگاه

خفرک : عبدالرضا مرادی

دکتر یوسفی: یک بار در مجلس با او جلسه داشتم

خفرک : سید جعفر هاشمی

دکتر یوسفی:  با بنده نسبت فامیلی دارد.

خفرک : دکتر جلال یوسفی

دکتر یوسفی: عاشق طبیعت  

خفرک : من از شما تشکر می کنم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.

دکتر یوسفی: اختیار دارید. من هم حقیقتاً این روزها درگیری شدید کاری دارم. امیدوارم در آینده بتوانم بیشتر در خدمت شما باشم.

نظرات
  1. حسن 2015-12-12 09:32

    سلام، انشاالله همیشه زنده و پاینده باشی، ولی اخوی، همکار قدیمی و رفیق دوران خوش جوانی باتوجه به عدم حضور شما در شهرستان های ممسنی و رستم در چند سال اخیر خواهشاً در انتخابات مجلس دهم شرکت نکنین.

     

  2. ادمین . 2015-12-12 13:50

    دلیل آمدن و یا نیامدنشان را بعد از ثبت نام  منتشر خواهند کرد. ضمناً نبودشان در ممسنی دلیل بر بی اطلاعی شان از منطقه نیست. در مورد اخبار منطقه به روز هستند.

  3. حسن 2015-12-12 19:57

    ادمین سلام، من که نگفتم رفیق دوران خوش جوانیم از منطقه بی اطلاع است، بلکه جلال دردآشنای دیار ممسنی و رستم هستش. ولی ادمین جان کسی در منطقه ما رأی میاره که حضور فعال در مراسم فاتحه خوانی داشته باشد.

  4. Kelli 2017-03-14 16:20

    It’s a real plaeruse to find someone who can think like that

نظرات پس از تائید مدیریت منتشر خواهد شد

نظرسنجی



محل قرار گیری نظر سنجی

طراحی و اجرا :  تابناك وب