چگونه انتظار داریم که هر تهمتی را به تفکر مخالف خود ببندیم، هر جا و هر زمان که خواستیم و از هر تریبونی ( که تعدادشان اعم از رسمی و غیر رسمی کم هم نیست) بهره بگیریم اما همین که فرد یا افرادی از جناح رقیب با حضور در بین مردم بنا دارند برای خود تبلیغ کرده و یا حرف خود را به گوش ردم برسانند، با به خط کردن برخی مردم و با شعارهای مقدس معاب و گاه با بکارگیری سنگ و چوب و آجر و امثال آن سعی می کنند حتی قبل از بر زبان راندن سخنی و یا برگزاری جلسه ای آن را به هم بزنند؟!
جلال یوسفی
برخی از گروه هایی که در این کشورند، به صورت بی قاعده رشد کرده اند. این گروه یا گروه ها که از بدو استخدام تا رسیدن به مراتب و مدارج عالیه( که آن مراتب و مدارج را هم بدون قاعده و طی زمانی کوتاه طی کرده اند)، حیات و مماتشان به گل آلود کردن آب برای ماهی گیری بند است، با هر گونه شفاف سازی، حضور مردم در گروه های مردم نهاد و… غیره مخالفاند. این افراد وبه تبع آن گروه های وابسته که چیزی برای ارایه به جامعه ندارند، همواره پشت واژه هایی قایم می شوند که برای ارایه آن به جامعه به استدلال و قواعد استدلالی احتیاج ندارد. از جمله این ها توسل شدن به مقدسات، ایدئولوژی، ماوراء الطبیعه و امثال آن است.
برای ما جالب است که برخی، در زندگی اجتماعی خود، تحصیلات، درجات و رتبه ها، پست ها و غیره آن ها، بدون قاعده بوده است، به طور مستمر از ولایتمداری سخن می رانند! آنان که این چنین شعارهایی سر می دهند، آیا می دانند که « اختلاس»،« تهمت و افتراء»، «ضربب و شتم» و امثال آن نیز در دین حرام است؟! و آیا می دانند که ولایت در اسلام مخالف این چنین اموری است؟
چرا وقتی دکتر علی مطهری وارد شهر شیراز گردید، بدون این که سخنی بگوید از قبل در مسیر فرودگاه مورد حمله قرار می گیرد؟
چرا سخنرانی خانم منصوری در یاسوج تعطیل می گردد؟
چرا جلسه پرسش و پاسخ فرهیختگان اصلاحات در ممسنی تعطیل می گردد و چرا سخنرانی برخی قبل از ارایه مجوز نمی گیرد و چراهای بسیاری که جای تأمل دارد!
چرا وقتی در اصفهان آرای یک کاندیدا باطل می گردد، این ها رأی مردم را نمی بینند و اگر کاندید خط مشی خودشان باشد، رأی مردم « حق الناس» می گردد؟!
به هر وسیله ای برای موفقیت دست می زنند،( از جمله راه های به دست آوردن رأی مردم و…) اما همین که از این راه دستشان کوتاه می گردد، به شعار ابزاری دست می زنند، و وا اسلاما، وا رهبرا، وا دینا، وا مصیبتا، وا ولایتا و… سر می دهند!
گاهی هم با نام های مستعار( به خاطر داشتن خوی پنهان کاری و امنیتی بودن و نیز ترس از ارایه استدلال ) ادعاهای واهی پیش می گیرند. و اخیراً شنیده شده است که این مستعاران به صورت جسته و گریخته تقاضای مضکه و جوک مانند« مناظره» را پیش کشیده اند!!!
به نظر می رسد که این گروه اگر واقعاً می خواهند مناظره کنند، به صورت شفاف تر وارد شوند تا یک نفر از آنان به نمایندگی از مشی« اصول گرایی» به نمایندگی از اصول گرایان و یک نفر از مشی« اصلاح طلبی» نمایندگی از اصلاح طلبان در یک فضای آزاد و در برابر افکار عمومی مناظره کنند.
نگارنده این سطور، آمادگی خود را برای« مناظره» اعلام می کند. هرچند اعتقادی به هر مناظره ای ندارم اما بنا به وضعیت گروه رقیب که با هر وسیله و ابزاری وارد شده اند و من هم بنا ندارم که منابع انسانی دیارم تخریب گردد، اما با توجه به این که با عنایت به سابقه عدم رعایت موارد اخلاقی برخی از این گروه ها( مثل محمود احمدی نژاد) به ابزار و راه های دیگری وارد می شوند، لازم دیدم به اطلاع برسانم که بر خلاف میل باطنی ام در چنین مناظره ای با شعار « موشک جواب موشک) وارد می شوم. البته این بدین معنی نیست که هر چیزی را در آن جلسه بر زبان بیاوریم بلکه راه مبارزه را گاهی از افراد و موارد رخ داده در زندگی سیاسی شان شروع می کنیم.
نکته دیگری که لازم است به استحضار نیروهای انتظامی و امنیتی در شهرستان برساند این است که برخی نشان داده اند که می خواهند از به هم ریختگی اذهان مردم و نیز سر و صدای ایجاد شده بین مردم نهایت بهره را ببرند. از این رو، تقاضا می گرددکه مواظب چنین مواردی باشند و الا سنگ روی سنگ بند نمیگردد.
چگونه انتظار داریم که هر تهمتی را به تفکر مخالف خود ببندیم، هر جا و هر زمان که خواستیم و از هر تریبونی ( که تعدادشان اعم از رسمی و غیر رسمی کم هم نیست) بهره بگیریم اما همین که فرد یا افرادی از جناح رقیب با حضور در بین مردم بنا دارند برای خود تبلیغ کرده و یا حرف خود را به گوش ردم برسانند، با به خط کردن برخی مردم و با شعارهای مقدس معاب و گاه با بکارگیری سنگ و چوب و آجر و امثال آن سعی می کنند حتی قبل از بر زبان راندن سخنی و یا برگزاری جلسه ای آن را به هم بزنند؟!
مردم ما خوب می دانند که به چه کسی رأی بدهند. مگر شورای نگهبان ( با هر نیتی) با رد صلاحیت صد در صدی اصلاح طلبان و برخی افراد که خط مشی مستقل داشتند، راه را برای این تفکر آزاد نگذاشت؟ مگر از هر تریبونی استفاده نشد تا مجلسی باب نظرشان تشکیل شود، پس چرا الان از همین باقی مانده حاضر هم می ترسند؟!
به نظر می رسد که وضع را از این که هست، برای خود بدتر نکنیم و برای ارایه خود و تفکرات مان به مردم و جامعه پیش رو، با داشته های خود و با استدلال و ارایه نتیجه عملکرد وارد میدان مبارزه بشویم.
درود بر آنان که هدایت را اطاعت کردند
درود بر دکتر عزیز و حامی اصلاحات.شما آبروی منطقه و فرهیختگان آن هستی.درود بر دکتر یوسغی عزیز و دکتر گودرزی و درود بر اصلاحات و رهبر معظم اصلاحات سید محمد خاتمی.دکتر جان شک نکن کسی یارای مناظره با شخص شما را ندارد
