امروز : شنبه,۶ام مرداد ۱۴۰۳

توسعه روستایی و مشارکت بومی

متأسفانه در حال حاضر، نه تنها روستاییان در تمام مراحل چرخه توسعه نقش ندارند، بلکه برخی از نهادهای مشارکتی جدید حالت نمایشی یافته اند.

23 ژوئن 2016

جلال یوسفی

در شکل­ گیری قالب­های مشارکت سنتی ایران، عواملی چون: شرایط سخت محیطی و محدودیت منابع ، حس نوع دوستی و نیاز به ارتباط و اطلاعات، هرکدام به نوعی نقش­آفرین بوده اند. ولی متأسفانه نقش این­گونه مشارکت­های سنتی با توجه به تحولات صورت گرفته در جوامع روستایی، نسبت به گذشته بسیار کم­رنگ­تر شده است. به عبارت دیگر ، مشارکت­های سنتی کمتر می­تواند پاسخگوی نیازهای امروزی جوامع روستایی باشد .از این رو، می­طلبد فعالیت­های روستایی در قالب­های جدید مشارکتی در جهت توسعه ، سامان­دهی و متشکل شوند. زیرا با تحولات رخ داده در جوامع بشری، جوامع روستایی برای حفظ توان­های محدود محیطی بیش از گذشته به مشارکت ولی در قالب­های نوین نیاز دارند. قالب­های مشارکتی که بتوانند ضمن شناسایی نیازمندی­ها، محدودیت­ها و توان­های محیطی جوامع روستایی، منابع و امکانات مادی و معنوی آن را به سوی توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اکولوژی، مکانی، فرهنگی و اجتماعی سوق دهند. این قالب­های جدید مشارکتی که از سوی سازمان­های دولتی برای توسعه روستایی ارائه می­شود ، مأسفانه کمتر برای مشارکت روستاییان انگیزه ساز بود ه اند. به همین دلیل آن­ها به محرکی نیاز دارند که روستاییان را به فعالیت وادارند. به عبارت دیگر، باید کاری کرد که مردم روستایی در اموری که به سرنوشت و زندگی­شان ارتباط می­یابد، مشارکتی فعال داشته باشند و این حق مسلم آ ن­هاست .

از سوی دیگر، برای دستیابی به اهداف توسعه همه جانبه، مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه بسیار ضروری است. زیرا بدون همکاری آنان ، هرگونه طرح توسعه با مشکل روبه رو خواهد شد. برای دستیابی به هدف­های توسعه روستایی همه جانبه، لازم است که بی چیزان روستایی در تصمیم گیری در همه مراحل اجرا و حتی ارزیابی مشارکت کنند .این­گونه مشارکت در تصمیم گیر ی­ها باید در سطح توده مردم گسترش یابد.

متأسفانه در حال حاضر، نه تنها روستاییان در تمام مراحل چرخه توسعه نقش ندارند، بلکه برخی از نهادهای مشارکتی جدید حالت نمایشی یافته اند. هرچند که خوشبختانه علل کم رنگی مشارکت روستاییان تا حدود زیادی شناخته شده است و اغلب از بیسوادی ، کم سوادی، کمبود اطلاعات، موانع زبانی و فرهنگی، کمبود وقت، بدبینی و بی اعتمادی به مجریان برنامه های مشارکتی، چشم وهم چشمی و رقابت ، سنت گرایی و تعصب، به عنوان دلایل عدم مشارکت نام برده می­شود، ولی به نظرمی رسد، علت اصلی کم رنگی مشارکت روستایی ها در برنامه های مشارکتی جدید، فقدان تلاش مستمر و جدی مسؤلان امور در زمینه مشارکت است. زیرا غالباً از مشارکت وسیله ای بی خطر برای مشروعیت بخشیدن به برنامه­ها و تصمیمات اتخاذ شده خود بهره می­برند. یا از نیرو و امکانات روستاییان استفاده می­کنند، بدون این که به علائق مادی)اقتصادی و اجتماعی) مردم روستا که مهمترین عامل انگیزه ساز برای مشارکت است، توجه شود.

بنابراین لازم است که در قالب­های جدید مشارکتی هم که برای توسعه روستاها مطرح هستند به حفظ منافع اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی مردم نواحی روستایی توجه شود. برای مثال ، یکی از قالب­های جدید مشارکتی که برای توسعه روستایی در سا ل­های اخیر روی آن بسیار تأکید می­شود ، مشارت­دادن روستاییان در برنامه­ریزی گردشگری روستایی است. در این فرایند، مشارکت وتصمیم­گیری مردم محلی اجتنا ب ناپذیر است. زیرا تصمیم­گیری باید در جهت حفظ منافع اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی مردم منطقه صورت گیرد. درغیراین­صورت، مردم گردشگران روستایی را سرباری خواهند پنداشت که منابع آ ن­ها را مصرف می­کنند، ولی سود آن نصیب افراد غیربومی می شود. این طرز تفکر ممکن است بین جوامع میزبان و میهمان اصطکاک به وجود آورد. پس بهتر آن است برای پیش گیری از این گونه مشکلات و تسهیل مشارکت مردم روستایی در برنامه­های توسعه و رسیدن به اهداف آن، قبل از اجرای هر برنامه مشارکتی، از شرایط و پیش شرط های آن آگاهی حاصل شود.

امروزه پس از دهه ها که از تغییر سبک زندگی می گذرد و تغییرات اجتماعی زندگی انسان ها را دگر گون کرده است و سازمان های مشارکتی سنتی به هم ریخته اند، بنابراین، ما با تخریب و فقر منابع و هم چنین  وابستگی زندگی انسان های منطقه روبرو شده ایم.  علل و عوامل مؤثر در افزایش میزان تخریب منابع متعدد بسیار گوناگون است و به جنبه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی بر می‌گردد. اما ، آن­چه حائز اهمیت است ارائه رهیافت و راه‌حل منطقی در جهت متوقف ساختن روند مذکور و سر و سامان دادن به وضعیت منابع کشور و منطقه است. هدفی که چنان­چه جامه عمل بپوشد می‌تواند پتانسیل های تولید را به فعل تبدیل کرده و کار و تولید و زندگی را برای جامعه فراهم آورد و در جهت فقر زدایی جامعه روستایی و عشایری مثمر ثمر باشد. اما در این راستا توجه به استفاده صحیح از این منابع با حضور مشارکت واقعی و دائمی بهره‌برداران و تولید کنندگان ساکن در منطقه در قالب استفاده از دانش بومی آنان ( البته همگام با دانش نوین) که روند بهره برداری از منابع طبیعی را به صورت منطقی در آورد، ضروری است.برگرفته از: تز دکتری جلال یوسفی

نظرات
  1. Stella 2016-08-15 16:25

    You write so holentsy about this. Thanks for sharing!

نظرات پس از تائید مدیریت منتشر خواهد شد

نظرسنجی



محل قرار گیری نظر سنجی

طراحی و اجرا :  تابناك وب