سهل انگاران اصلی که خود جز اصلی شرایط اصلی مداخله گر در حادثه پلاسکو نیز است، نه تنها مورد باز خواست قرار نگرفته اند بلکه بلکه آنان برای رسیدن به پله ای بالاتر از قدرت نیز خیز برداشته اند. همین موارد است که سیاست را در کشور ما پدیده کرده است.
دکتر جلال یوسفی
حادثه تلخ برج پلاسکو پایتخت با همه تلخی هایش، تلخ های موجبه اش را با نام مقصرین این حادثه با خود به زیر تلی از آوار برد. آن چه از این حادثه تلخ و شگفت انگیز باقی ماند، پدر و مادرانی جگر سوخته، زن هایی بیوه و فرزندانی یتیم است که جور این درد جانسوز را تا سینه خاک با خود به همراه دارند.
انگار عادت کرده ایم که واژه " تسلیت" لقلقه زبان، خامه مداد و منقوش بر تابلوهای کشورمان باشد.
هنوز از حادثه پلاسکو فصلی پشت سر نگذاشته ایم که خبری غم انگیز در فضای کشور دست به دست می گردد. درست مصادف با بزرگداشت روز کارگر، کارگران معدن یورت آزادشهر، در منطقه ای سرسبز در معدنی سیاه محبوس می شوند. قشری که اگر هم به طور عادی می خواستند به زندگی خود ادامه دهند، عمر چندانی نداشتند، زیرا در کنار فقر مزمنی که آنان را آسیب پذیر می کرد، آسیب های ناشی از کار در معدن از آنان افرادی بیمار و فرسوده می ساخت.
خدا می داند، چه اشخاص حقیقی یا حقوقی پاسخگوی این ظلم های بزرگ است.
سهل انگاران اصلی که خود جز اصلی شرایط اصلی مداخله گر در حادثه پلاسکو نیز است، نه تنها مورد باز خواست قرار نگرفته اند بلکه بلکه آنان برای رسیدن به پله ای بالاتر از قدرت نیز خیز برداشته اند. همین موارد است که سیاست را در کشور ما پدیده کرده است.
منبع: کانال رسمی دکتر جلال یوسفی