امروز : شنبه,۶ام مرداد ۱۴۰۳

افعی مصیری بار دیگر قربانی گرفت

اگر سری به قبرستان خفرک بزنید و سنگ قبرها را مرور کنید و یک حساب سرانگشتی بنمایید، درخواهید یافت که چه انسان هایی که به واسطه ضعف مدیریت دیارما و شاید این که ما را انسان به حساب نمی آورند، در دهان این افعی افتاده و جان داده اند.

11 می 2017

دکتر جلال یوسفی

متأسفانه با خبر شدم که یکی از فامیل های نزدیکم در افعی آدم خوار مصیری( جاده کمر بندی) جان خود را از دست داده است تا این بار نیز شوهری بی همسر و فرزندانی قد و نیم قد بی مادر شوند.

چه باد کرد و چه می توان کرد؟ الا این که باز قلم بر دست گرفت و درد دل را بر کاغذ ریخت تا شاید از این طریق، عقده های چند ده ساله  ناشی از این افعی و ناشایستگی مدیران دیارمان شاید کمی بیرون ریخته شود.

بارها و بارها و … بارها، قلم برداشته و از درد این افعی که به پیر و جوان، زن و مرد، کودک خردسال و نوجوان رحم نمی کند، بر تارک این کاغذ سفیدی که ای کاش این هم سیاه می شد، سیاهه کردم که شاید مرهمی بر زخم های ناشی از دهان گشاد این افعی بردوش ضحاک باشد و ای بسا دلی را از میان دل های مدیران ما به درد آورد، اما گویی آن که هرگز به جایی نرسد، فریاد است.

بارها و بارها، از طریق زبان، قلم در رسانه های مکتوب و نوری  ضمن بیان این درد ( ظاهراً) بی درمان، راه حل هایی را نیز ارایه دادم، اما هنوز شاهد جان دادن انسان هایی در این جاده هستیم.

مدیران سازمان های راه و شهرسازی و شهرداری برای یک بار هم شده، همتی به خرج داده و تکلیف این افعی آدمخوار را روشن کنند. اگر مردم به خاطر نجابتشان و یا ترس از زندان افتادن و از هستی ساقط شدن دم نمی زنند، پس حیای مدیران ما کجا رفته است؟

تا کی بایستی این افعی آدم خوار از ما مردم بیچاره شهر مصیری آدم ببلعد؟ ای انسان هایی که مدیر و مسؤل بر شما اطلاق می گردد، ما مردم مصیری هم آدمیم! ما انسانیم و مسلمان و شیعه. در زیر پای ما آب سیاهی است که طلای سیاه نام دارد. سهم مردم این دیار از این طلای سیاهی که به اقصی نقاط این کشور می رود و مصرف می گردد، چقدر است؟ آیا به اندازه ایجاد یک کمربندی از کنار شهر نیست؟

چقدر باید جوان بدهیم، چقدر باید بر سر و سینه بزنیم؟ و نهایتاً تا کی باید به واسطه وجود این جاده، قبرستان ما آباد گردد؟

اگر سری به قبرستان خفرک بزنید و سنگ قبرها را مرور کنید و یک حساب سرانگشتی بنمایید، درخواهید یافت که چه انسان هایی که به واسطه ضعف مدیریت دیارما و شاید این که ما را انسان به حساب نمی آورند، در دهان این افعی افتاده و جان داده اند.

این که در کشور ما اول کاری را شروع می کنند و بعد به عاقبت آن فکر می کنند را من می پذیرم. می پذیرم که در زمان ساخت این جاده کسانی که بانی آن بودند، از قدرت پیش بینی برخوردار نبوده اند، اما شما چرا دست روی دست گذاشته و شاهد این کشت و کشتار در این جاده هستید.

من در همین جا، از دکتر مسعود گودرزی نماینده محترم مردم شریف شهرستان های رستم و ممسنی استدعا دارم که برای این افعی کمر بندی همان طور که در دوران انتخابات هم یادآور شدم، فکری بنماید.

جناب آقای گودرزی عزیز

زحمات شما در پیگیری بیمارستان مصیری در خور توجه و قابل ستایش است ، اگر به همین منوال بگذرد، مردم منطقه ما، قبل از بیمار شدن و رفتن به بیمارستان، بدون هیچ دردی در دهان این افعی خواهند افتاد و خواهند مرد.

این حقیر، قبلاً طرحی را پیشنهاد و آن را طی نامه ای به رسانه ها داده و البته در زمان مهندس چراغ سحر به فرمانداری ارسال کردم. در حال حاضر نیز آماده ارایه آن طرح  به مدیران محترم شهرستان خواهم بود.

روی سخنم هم چنین به دوست عزیز و آزاده گرانمایه ام آقای ایزدی، فرماندار محترم شهرستان رستم است.

جناب ایزادی عزیز

سال های سال است که جاده کمربندی که بر اساس اسمش( کمر بندی) بایستی از کنار شهر و با فاصله از شهر، بگذرد، از درون این شهر می گذرد و انسان های ذیقمتی را از این مردم گرفته است. برخی از این انسان ها سالانه منشا خیر و برکت برای این منطقه بوده اند.

جناب فرماندار عزیز

این جاده (قبلاً هم گفته ام) بایستی هرچه زودتر به یک بولوار تغییر داده شود. در مسیر این جاده در چند نقطه بایستی پل هوایی و برخی جاها زیر گذر تأسیس گردد. جای سؤال است که چه طور در منطقه شوسنی پل هوایی وجود دارد( که البته منکر ایجاد آن نیستم) اما در شهر مصیری یک پل هوایی وجود ندارد؟!

جناب آقای ایزدی بزرگوار

در مدخل ورودی شهر مصیری، پلی ساخته شده که من هرچه بر این مغز ناقصم فشار آوردم نفهمیدم بر اساس چه طرح و نقشه ای آن پل بنا شده که چنان که مستحضرید این پل بدون استفاده رها شده و نمایشی زشت به مهندسی شهرما داده است.  ای کاش بررسی می گردید که هزینه این پل رها شده، چه میزان بود و با آن چند پل هوایی می توانستند در جاده کمر بندی ایجاد کنند.

هم چنین در خروجی شهر به طرف گوراب و بابا میدان یک دوراهی است که واقعاً کسی که بتواند از آن دوراهی بگذرد و دچار حادثه نگردد، گویی یک بار دیگر از مادر متولد شده است.

آقای فرماندار عزیز

بیایید و برای این که یک نقطه درخشانی در کارنامه خود در منطقه داشته باشید و دعای خیر مادران و پدران غم دیده بدرقه راهتان باشد، به صورت بحرانی به این جاده بنگرید و راهی برای برون رفت از آن پیدا کنید.

من در اولین فرصت خدمت جناب آقای دکتر گودرزی نماینده محترم خواهم رسید و در باره اولویت این جاده با او صحبت خواهم کرد. هر خدمتی که از دست مردم شهر مصیری برآید کوتاهی نخواهند کرد. از جمله این که در ساخت و ساز پل ها و زیر گذرها به صورت خودجوش شهرداری یا هر نهاد دیگری که دست اندرکار این امر باشد را یاری خواهند کرد. تا شاید بار دیگر شاهد این چنین حوادث تلخی در این منطقه نباشیم.  

درود بر آنان که هدایت را اطاعت کردند

 

نظرات
نظرات پس از تائید مدیریت منتشر خواهد شد

نظرسنجی



محل قرار گیری نظر سنجی

طراحی و اجرا :  تابناك وب