امروز : جمعه,۱۳ام مهر ۱۴۰۳

واکنش دکتر جلال یوسفی به متن توییتی حمید رسایی

جناب رسایی

من به شما توصیه می کنم بروید و در حجره ها  به آموختن دین مبین بپردازید و حداقل حلال و حرام مردم را به آنها بیاموزید، زیرا این برخوردهای شما به حساب « دین، خدا و تشیع و رهبری» گذاشته خواهد شد و این گناهی نابخشودنی است. نه در این دنیا و نه آن دنیا

4 ژانویه 2018

دکتر جلال یوسفی

جناب  شیخ حمید رسایی

با سلام بر محمد و آل محمد(ص)

در توییت خود نوشته زیر را آورده اید که برایم جالب بود. بنابراین، پیرامون آن چند نکته را یادآور می شوم.

شما آورده اید« نظامی که در برابر کودتاها، ترورها، حمله نظامی مستقیم آمریکا در طبس، تجاوز ۸ ساله رژیم تا دندان مسلح صدام، خیانت چهره های با سابقه اش در کودتای سال ۸۸  ایستاد و شکست نخورد، و تازه بشار اسد را هم از سقوط نجات داد، با شعار چند فتنه گر و بازتابش در کانال تلگرامی یک بچه مزلف ساقط نمی شود».

  1. شما ابتدا از « نظام» حرف زده اید. منظور شما از نظام چیست؟ نظام با مردم یا بدون مردم. این اولین ابهام در نوشته شماست که البته در خوانش شما نظام معنای خاص خود را دارد( بدون مردم).
  2. به فرض که « نظام» همین نظام مد نظر قانون و آن چیزی باشد که رایج است، این نظام با پشتوانه چه کسانی به پیروزی رسید؟ با کشته شدن چه کسانی تجاوز ۸ ساله دفع شد و الان مدافعین جایگاهشان در دیدگاه و مشی که شما بدان وابسته اید، کجاست؟( بغیر از عده ای قلیل).
  3. از فتنه ۸۸ گفته اید. نمی خواهم در رابطه با آن سخنی بگویم، اما بارها بدون قضاوت در باره آن نوشته ام که شما از آن نان می خورید، ولی بدانید این چرخ همیشه به این راحتی بر این پاشنه نمی چرخد.
  4. در همان رخدادی که شما از آن به فتنه ۸۸نام می برید، همه شما و مشی شما از ریز تا درشت پشت سر یک فرد( قبل و بعد از انتخابات) ایستادید که تحرکات او و امثال شما که اسنادش موجود است، منجر به آن وقایع ناگوار شد.

 شما خیال می کنید، ریختن توی خیابان،  مثل بالای منبر رفتن و یا خواندن حروف جارّه و حفظ آن است؟! در حالی که گاه جرقه ای به یک تکه باروت ریخته در جایی انباری را منفجر می کند که خسارات جبران ناپذیری بر جای خواهد گذاشت.

  1. تحرکات فرد یاد شده، موجب اغتشاشاتی گردید که آن شد که نباید می شد و شما تا توانستید از آن بهره بردید و شورای نگهبان و گزینش های سراسر کشور و هیئت های مسؤل در دانشگاه ها با همین معیار دست به تسویه حسابی زدید که متأسفانه در بسیاری از حکومت هایی دیده شده است که حیا دارم از آن نام ببرم و چون به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارم و در راه آن هزینه زیاد داده ام، دلم نمی خواهد این نظام را ولو این که مشی شما این افعال را انجام داد و اما به پای آن نوشته شد، با برخی جاها مقایسه کنم. همین قدر بگویم که فرد مورد نظر شما از طریق وزیر علوم  خود و وزیر علوم نیز از طریق برخی روسای دانشگاهها تحت امر، دست به تصفیه هایی زد که برخی به از هم پاشیدن زندگانی این اساتید و دانشجویان گردید و از بقیه موارد مثل پرونده های بورسیه و استاد شدن یک شبه و غیره سخنی نمی گویم. این ها همه نان پر روغنی بود که شما از قبل« فتنه فتنه کردن» بدان دست یافتید.
  2. مگر آنان که به احمدی نژاد اعتراض داشتند چه می گفتند؟ دروغ می گوید، صادق نیست، برنامه مدونی ندارد، هوچی گر است، روزی جلوی روی رهبری خواهد ایستاد و….

پس چرا الان که این « دسته گلتان» این طور ظهور کرده است، سکوت اختیار کرده اید؟ البته چند روزی خواستید با واژه سازی« گروه انحرافی» او را غسل دهید که موفق نبوده اید.

  1. از نجات بشار اسد و جلوگیری از سقوط او نوشته اید.

متأسفانه این چنین سخنانی مردمِ گرفتار در چرخ دنده های فقر را بیشتر عصبانی می کند. چون آنان اعتقاد دارند که برای دفاع از حرم آل پیامبر(ص) و نیز جلوگیری از نفوذ صهیونیسم جهانی بدان جا می روند و خون  و سر خویش را تقدیم می کنند و نه « جلوگیری از سقوط بشار اسد» که او یک فرد مفسد، ظالم   است و نظام ما از بشار اسد دفاع نمی کند و رهبر فرزانه انقلاب بارها در سخنان خود اشاره داشته اند که ما برای نجات فرد یا حکومت نرفته ایم( نقل به مضمون).

گمانم شعور سیاسی شما هم قد نمی دهد که بتوانید با قلم خود طرز فکر خویش را بر کاغذ سیاهه کنید و یا این که ناخواسته نیت باطنی تان بر کاغذ نقش می بندد.

۸-  نوشته اید« ، با شعار چند فتنه گر و بازتابش در کانال تلگرامی یک بچه مزلف ساقط نمی شود».

 جناب رسایی

ابتدا به شما عرض کنم شخصاً اعتقادی به آمدن مردم در خیابان ندارم، زیرا معتقدم که یا از طرف کسانی از بیرون و یا افراد دارای اخلاق و روحیه خاص و پرخاشگر و یا امثال شما ها این اعتراضات منحرف شده و جنبه امنیتی به خود می گیرد و نهایت این که   موارد جمع شده و دست آخر خسارت را، همان کسانی که خواهان حق خود بوده اند، خواهند ید.

دوم این که از فتنه گر نوشته اید. بغیر از تعدادی انگشت شمار که از این حوادث سوء استفاده می کنند که آن هم بخشی به ساختار ما بر می گردد، بقیه این ها همان شکل هندگان ۲۲ بهمن ها، دفاع مقدس گردان ها و غیره هستند.

سوم نوشته اید  با کانال یک بچه مزلف.

این بخش مرا حقیقتاً بسیار خنداند. زیرا علاوه بر نزدیک به ۳۰ نهاد فرهنگی که در این چند دهه از بودجه کشور هزینه می کنند، شما روحانیون و حوزه های علمیه که از سهم امام زمان(عج) و اخیراً بودجه های بسیار بالا هزینه بر عهده مردم می گذارید، چرا نتوانستید به اندازه یک کانال تلگرامی ( که من هم او را قبول ندارم) بر این مردم تأثیر بگذارید؟ که البته نوشته شما نشان از این دارد که شما برای آن کانال تأثیر قائلید.

آقای رسایی

مردم فقط از گرانی ناراحت نیستند، زیرا مردم ما نجابتشان بالاست و برای شکم انقلاب نکرده اند. مردم ما حاضرند علف بخورند، اما دین و ناموس  شان حفظ و کشورشان سر بلند باشد، اما نه این که آنان علف بخورند و سفره های رنگین نفت و سایر منابع زیر زمینی به شکم امثال شما برود.

مردم ما از بی عدالتی ناراحتند، از برج های سر به فلک کشیده بدون حساب و کتاب برخی ناراحتند، از مراتع نابود شده و واگذار شده به برخی آقاها و آقازاده ها نگرانند، از« خانواده » های دست انداخته بر این کشور نگرانند. برای خون شهدا نگرانند. برای بچه های بیکارشان نگرانند. از بیوه های خیابانی نگرانند، از بالا رفتن سن ازدواج نگرانند، از محیط زیست نابود شده ، از فساد دختران و زنان و …، از رانت ها و غیره نگرانند، آیا این ها فتنه گرند؟!

جناب رسایی

دوباره تکرار می کنم من از این تحرکات چند روزه در برخی مناطق کشور به شدت نگرانم زیرا می دانم که ادامه این روند، چه خسارتی به کشور و نیز توسعه کشور وارد خواهد کرد.

آقای شیخ رسایی

توسعه با حرف و صدای بلند و شعار ایجاد نمی گردد. توسعه شاخص های خاص خود را دارد. برخی از شماها حتی تعریفی از توسعه هنوز ندارید. از توسعه فقط اسم آن و نیز گارد گرفتن در برابر تکلولوژی سایر کشورها را در کارنامه خود دارید.

جناب شیخ

آیا می دانی آمریکا و اسراییل و سایر کشورهای منطقه چقدر از این درگیری ها و سایر موارد مشابه مثل القاعده، داعش و …، سود می برند. بگذریم که اتحاد ما مسلمانان به هم می خورد و خورده است و نیز بگذریم که آنان سلاح های خویش را در برابر نفت و ذخیره های خام ارزان به منطقه گران خواهند فروخت و…، اما به عقیده بنده بزرگترین خسارتش این است که ما را از توسعه باز می دارد و این « هدف نهایی» آنهاست زیرا آنها آینده نگرند. آنها بازار می خواهند و اگر امثال ما توسعه پیدا کنند، به همان تعداد هم رقیب پیدا کرده و هم بازار از دست خواهند داد.

جناب رسایی

من به شما توصیه می کنم بروید و در حجره ها  به آموختن دین مبین بپردازید و حداقل حلال و حرام مردم را به آنها بیاموزید، زیرا این برخوردهای شما به حساب « دین، خدا و تشیع و رهبری» گذاشته خواهد شد و این گناهی نابخشودنی است. نه در این دنیا و نه آن دنیا

درود بر آنان که هدایت را اطاعت کردند.

نظرات
نظرات پس از تائید مدیریت منتشر خواهد شد

نظرسنجی



محل قرار گیری نظر سنجی

طراحی و اجرا :  تابناك وب