همان عناصری که تشخیص داده که نوشتن چند اسم در یک وبلاگ محلی ایجاد مشکل می کند، آیا به این فکر کرده اندکه شهرستانی که بالای ۸۰ درصد آن دارای تفکر خاصی هستند، یک آدم از تفکر مخالف آن هم از نوع تند و افراطی آن تفکر که سابقه دخالت صریح و روشن را در انتخاب در دوران مسؤلیت های قبلی خود داشته است، به این شهر می آید تا سخنرانی کند، ممکن است ایجاد مشکل کند؟!
دیشب نسبت به شب های دیگر کمی زودتر خوابیدم. کمی زودتر منظورم ساعت دو بامداد است و تازه از دو هم گذشته بود. بین ساعت ۲۴ تا موقع خواب ، افکار متفاوتی به سراغم آمدند.
راستی ما کجا بودیم و به کجا رسیدیم؟! درس هایی را که از دوره ارشد ببعد خوانده بودم، کلاس ها و نتایج پژوهش های متعدد را یکی یکی قطار کرده از جلوی چشمم می گذراندم….، نه ول کن نبود، نتیجه ای که گرفتم این بود کاری انجام دهم. به واتساپ رفتم تا ببینم کدام یک از دوستانی که از آنان مشورت می گیرم، آنلاین هستند، متوجه شدم یکی آنلاین است، وصل شدم اما ایشان جوابی ندادند! قبلاً هم پیغام دادم، ایشان به پیج خودسرکشی کرده اما جواب نمی دادند، شاید برای فرار از جواب دادن به من و شاید هم متوجه اقدام مورد نظرم شده بود.
اما خودم چند خط نوشتم برای چند رسانه فرستادم. امروز هر چند یک بار به رسانه های مجازی یاد شده مراجعه کردم ، اما خبری از انتشارش نبود. تا این که متوجه شدم، از نظر قانونی برایشان در انتشار چنین موضوعاتی محدودیت قایل شده اند. قانون اعمال شده تابعیت از کلان کشور نداشته بلکه مقررات وضع شده درسطح منطقه و برای جلوگیری از ایجاد مسایل احتمالی اجتماعی اعمال شده است.
این کار، چیز بدی نیست. به هر حال این ها اگر حتی قانون یاد شده را قبول هم نداشته باشند، دست شان به جایی بند نیست. اما….
اما، به موضوع برویم و کمی با هم گپ بزنیم. موضوع انتخابات است در زادگاه من! کار مدیران شهرم کار خوبی است. چون جوّ منطقه طوری است که باید حداکثر سعی برای کم کردن تنش ها صورت بگیرد. این جا یک «اما»یی وجود دارد. ولی قبل ازنوشتن در باره این «اما» این تذکر ضروری است که نوشتار چند خطی بنده تبلیغ له یا علیه کسی نبود، بلکه یک اطلاع رسانی به مردم بود. و… اما….
اما اگر قرار است مجاری منتهی به انتخابات در منطقه گرفته شود، باید فکر اساسی کرد. فکری که بتواند عدالت را در بین نامزدها برقرار کند.
یک کاندید، نماینده فعلی است و به راحتی با انجام وظایف قانونی خود هم که شده غیر مستقیم ولو این که نخواهد تبلیغ صورت می گیرد. برخی نیز از مرحمت برخی سازمان ها برخوردارند، سازمانی هایی که به راحتی پشتیبانی بعضی هستند. این عده نیز به این گونه به مردم معرفی می شوند. برخی نیز شبانه روز از این خانه به آن خانه و از این مجلس ترحیم به آن مجلس ترحیم با یک اردو آدم در حرکتند!
حالا سؤال این است ، مگر این کارها تبیلغ زود هنگام نیست؟! اگر نیست لابد این نامزدها برای ثواب آن در این خانه ها آمد و رفت می کنند!
سایت ها اجازه ندارند از انتخابات بنویسند. یعنی اگر کسی نوشت نباید دوره گردی کرد و گدایی راه انداخت هم نباید به گوش مردم برسد، چون مربوط به انتخابات است. اگر تذکر داده شد که برخی از وسایل و کارمندان دولت و برخی رانت ها استفاده کنند نیز نباید منتشر شود، چون به انتخابات مربوط است! اگر فردی دست به قلم برد و نوشت ، نامزد های احتمالی دارند تخلف می کنند، نباید منتشر شود چون به انتخابات مربوط می شود!
اگر فردی خواست بگوید من کاندید نیستم، هم نباید منتشر شود ، زیرا به انتخابات مربوط می شود.
اگر این چیزها ممنوع است، در کنار گوش اعضای همین شوراهایی که رسانه ها را از نوشتن منع کرده اند، تندترین آدم و شلوغ ترین عنصر یک حزب خاص ، لابد برای مجلس فاتحه یا عروسی می آید؟!
تا کی مردم ما باید تاوان این یک بام و دو هوا بودن را بدهند؟! تا کی باید از دین و مذهب و مقدسات برای تسامح خود، هزینه کنیم؟!
همان عناصری که تشخیص داده که نوشتن چند اسم در یک وبلاگ محلی ایجاد مشکل می کند، آیا به این فکر کرده اندکه شهرستانی که بالای ۸۰ درصد آن دارای تفکر خاصی هستند، یک آدم از تفکر مخالف آن هم از نوع تند و افراطی آن تفکر که سابقه دخالت صریح و روشن را در انتخاب در دوران مسؤلیت های قبلی خود داشته است، به این شهر می آید تا سخنرانی کند، ممکن است ایجاد مشکل کند؟! آن هم با آن تیتری که حضرات زده اند. « روشنگری» ، روشنگری برای چه و کی؟!
آیا فکر نمی کنید، جوانان احساسی از طرف مقابل هم جریان دکتر مطهری را تکرار کنند؟!
البته این که ایشان یا هر کس دیگر و یا اردوگاه دیگر فکری بخواهند ابراز عقیده کنند، حقی است که قانون برای همه لحاظ کرده است. تا مردم برابر قرآن کریم این اقوال مختلف را بشنوند و بهترین شان را انتخاب کنند، ولی آیا همه تفکرات از این حق برخوردارند؟! مسلماً جواب منفی است و در این جا اعتراض نه به آمدن این فرد و افراد مشابه است، بلکه انتقاد به قایل شدن به تفاوت بین تفکرات متعدد است.
در حالی که یک خط از انتخابات توسط بقیه خلاف است اما افراد طیف خاصی به راحتی در بین مردم تبلیغ می کنند. از آن طرف تند ترین آدم جبهه مقابل هم در حقیقت برای تشکیک در اذهان مردم به شهرستان سفر می کند!
این یاد داشت را از روی دلسوزی نوشتم و معتقدم اگر سال ۱۳۷۶ جلوی دخالت غیرقانونی این افراد گرفته می شد، حالا شاهد سرانجام کشور، جوانان، خانواده ها، تحصیل کرده و سایر گروه ها به این شکل کنونی نبودیم و اگر الان هم احساس مسؤلیت نکنیم ، فردا دیر است. جواب خون آن انسان هایی را که ما فرستادیم و خودمان در همین مکان ها جسدشان را تکه پاره و خونین تحویل خانواده هایشان دادیم، باید را در محضر خداوند بدهیم.
