امشب داشتم، مطالبی که این چند سال در یکی از سایت ها منتشر کرده ام را مرور می کردم. به یک شعر رسیدم. نمی دانم در چه تاریخی سروده شده است ، اما این شعر در تاریخ شنبه ۶/۷/۹۲ ساعت ۱۴:۱۰ در آن سایت منتشر شده است. حیفم آمد آن را برایتان در این جا ذکر نکنم. این شعر در باره همراهی صدا و سیما با دولت اجمدی نژاد بود که در حقیقت محمود و عزت نمادی از این دو دستگاه در شعر من آمده است.
سال ها در کشوری آمارها بیداد کرد
نشر این آمارها صدها هزار بیکار کرد
سال ها بودند دو برج دو قلو
آن یکی بر باد داد و دیگری پنهان کرد
سفر استان ها در هشت گذر
آن یکی می رفت و آن یک دیگری اظهار کرد
یک کلنگی بر زمین می خورد اگر
آن دگر اندر سخن جای کلنگ آباد کرد
در سفر مصوبات بیش از دویست
در لرستان این نوشته صبح زود آثار کرد
شهر شیراز با گل و ناز می دویدند مردمی
شعر حافظ در در دروغی آشکار آغاز کرد
شهر یاسوج کرد کلاهی بر سرش
گو بصیری فیلم را در سیمهش آغاز کرد
گفت ریزه آن درشته ای رفیق
شکلکی پیدا و پا در کفش های ما بکرد
گفت عزت که نترس از این بصیر
هشت سال دوربین به رویش بست و بعد آغاز کرد
او نوشت، او بگفت و او بکرد مضحکه ما
آن یکی هم در خبرها جمله اش آباد کرد
چون که رفتش ریزه ای، آمد دگر پاکیزه ای
عزت ما کارها بر این یکی دشوار کرد
گر نویسد این جلال خود می شود هفتاد من
کاغذم نیز شد گران و این گرانی آن کرد
I simply want to mention I’m new to blogs and truly loved this web site. Most likely I’m planning to bookmark your site . You detilifeny come with superb stories. Cheers for sharing your webpage.
This should be reciprocal
I wanted to thank you for this wonderful read!! I absolutely
enjoyed every little bit of it. I have you saved as a favorite to look at new
stuff you post…