این بخش در ادامه پنج قسمت گذشته، به طور خلاصه به نظریه های نئولیبرالی ، مدل سوسیالیستی و ارتباط توسعه و محیط زیست می پردازد.
این بخش در ادامه پنج قسمت گذشته، به طور خلاصه به نظریه های نئولیبرالی ، مدل سوسیالیستی و ارتباط توسعه و محیط زیست می پردازد.
نظریه های نئولیبرالی در توسعه
نظریه نئولیبرال و نئوکلاسیک راه نیل به رشد اقتصادی بیشتر و بنابراین سطوح بالاتر رفاه برای همه است، از طریق:
۱ .کاهش مداخلات دولت
۲ . اجازه دادن به بازار برای تعیین قیمت ها و دستمزدها….
۳ . کم شدن کمک خارجی، زیرا به عدم کارایی کمک می کند. مشهورترین وجه نظریه توسعه نئولیبرال در عمل، اجرای برنامه های تعدیل ساختاری از اواخر دهه۱۹۷۰ بوده است. سیاست ها اغلب از سویدولت های محلی در قبال تداوم دریافت مالی حمایت مالی از صندوق بین المللی پول و بانک جهانی اتخاذ می شود.
ویژگی های سیاست های تعدیل ساختاری
در حوزه خارجی ویژگی هایش عبارتنداز:
۱ . کاهش ارز یعنی گران تر کردن و واردات از سوی دولت یعنی تشویق سرمایه گذاری خارجی و ارزان کردن صادرات
۲ .حذف یا کاهش تعرفه ها
۳ . حذف یا کاهش سهمیه بندی صادرات و واردات از سوی دولت یعنی تشویق سرمایه داری ارز خارجی
۴ .حذف کنترل دولت بر صادرات
انتقادات وارده
نادیده گرفتن تأثیر فرآیندها و عوامل تاریخی و محلی گرایی را مورد توجه قرار می دهد که در آن ، هدف توسعه از طریق تمرکز زدایی، مشارکت، سرمایه اجتماعی و تغییر غیر افراطی و قطعی تحرک اجتماعی است.
از دیدگاه نئولیبرالیسم جامعه خوب، جامعه ای است که در آن افراد از حداکثر آزادی برای تصمیم گیری در خصوص انتخاب ها و ارزش های زندگی شان بهره مند می شوند. به دنبال بحران مالی شرق آسیا، اندیشه نئولیبرالیسم در باره تقش بازار در توسعه اقتصادی به چالش طلبیده شد.
مدل سوسیالیستی توسعه
به اعتقاد برخی از نظریه پردازان، تنها راه برای توسعه رهایی از مسیر سرمایه داری است. خصوصیات مدل سوسیالیستی از نظر اقتصادی عبارتنداز: مالکیت دولت بر شرکت های صنعتی بزرگ، تصمیم گیری در خصوص زیر ساخت ها بر اساس طرح های دولت مرکزی، کنترل وسیع دولت بر تجارت و سرمایه گذاری خارجی، مداخله دولت در بازار کار و تصمیم گیری در باره اشتغال، کنترل دولت بر قیمت ها، و مداخله دولت در کشاورزی و روابط روستا- شهر
به دلیل این که در این نوع مدل توسعه ای، دولت در همه جنبه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نقش ایفاء می کند، این رویکرد اغلب رویکرد برنامه ریزی شده نامیده می شود.تعدادی از کشورهای سوسیالیستی این مدل را اجرا کردند. از این گروه غیر از اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای سوسیالیستی بلوک شرق برخی از کشورهای جهان سوم نیز در این راه گام برداشتند.
اکنون این نوع مدل درحال از دست دادن مطلوبیت خود بوده و به تدریج در حال جایگزینی با مدل های دموکرات- لیبرال سرمایه داری است.
محیط زیست و نظریه توسعه
رشد نامتعادل توسعه و صنعتی شدن شتابان ، گسترش شهرگرایی و رشد فزاینده جمعیت به ویژه در کشورهای جهان سوم، پیامدهای منفی رشد اقتصادی و اجتماعی، موجب بروز آلودگی های شدید محیط زیست طبیعی ، نابودی منابع، نابرابری های منطقه ای، طبقاتی، آشفتگی و بحران های اجتماعی شده است. به دنبال این مشکلات از دهه۱۹۸۰ نظریه توسعه پایدار مورد توجه مجامع جهانی قرار گرفت. این امر به دنبال بحران های زیست محیطی مانند تغییرات آب و هوایی، از بین رفتن جنگل ها و مراتع، نازک شدن لایه ازن و غیره صورت گرفت.به دنبال این تصمیم ، نهادهای دولتی و غیره دولتی در دنیا پیگیرمشکلات زیست محیطی شده و اقدام برای رفع آن کردند.
نظریه های مربوط به رشد اقتصادی در باره نحوه استفاده از منابع طبیعی و توزیع آن ها مرتبط است.بسیاری از این منابع از منابع طبیعی نشأت می گیرد و در بسیاری موارد، فرآیندهای توسعه می تواند موجب تخریب بخش های مهمی از منابع طبیعی گردد.یکی از این نظریات رابطه بین مردم و منابع طبیعی، نظریه مالتوس در این رابطه بود. در مقاله ای تحت عنوان« در باره اصول جمعیت»در باره فشار جمعیت زیاد بر منابع طبیعی نوشته است.صحبت های مالتوس برای مباحثی که بعدها در باره توسعه مطرح شد، بسیار اهمیت داشت.
نوسازی و بهره گیری از منابع طبیعی
الف. کاهش تنوع ژنتیکی
ب. افزایش تقاضا برای آب به دلیل نیاز به آبیاری و آلودگی مواد شیمیایی در کشاورزی
پ.افزایش نابرابری. زیرا فقط عده ای از کشاورزان توانستند از آن بهره ببرند و بقیه مجبور به ترک زمین های خود شدند.
مدرنیسم و دولت های کمونیستی و سوسیالیستی
اجرای استراتژی های توسعه ای که برای محیط زیست مخرب هستند در کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی اجرا شد . این پروژه ها به صورت متمرکز و برنامه ریزی شده توسط دولت ها اجرا شده و از آن نیز ممانعت به عمل نیامده است.در همین راستا تأثیرات مخربی بر محیط زیست وارد شده است.
نهادهای طرف دار محیط زیست
مسایل زیست محیطی جهانی به عنوان یک پدیده جهانی
بسیاری از مسایل زیست محیطی به درون مرزهای یک کشور محدود نمی شود.مثل آلودگی آب و هوا، بنابراین چگونگی شناخت این عوامل و نحوه عملکرد برای این شناخت، باید حساب شده باشد.در همین زمینه کارهایی برای رسیدگی به واکنش ها در مقیاس جهانی صورت گرفته است . مثل ایده « حکمرانی جهانی»
از نظر توزیع ، نیز آلودگی ها به صورت نامساوی و غیره اصولی توزیع شده اند. یعنی پراکنش این گازها به این صورت است که، بخش زیادی از گازهای گلخانه ای در کشورهای اروپایی و آمریکایی است.بنابراین توزیع این آلودگی را باید در امر پیشگیری و حل مشکل در نظر گرفت.
رابطه بین فقر و محیط زیست
رابطه بین محیط زیست و فقر، رابطه ای پیچیده است، اما به خوبی روشن است که روابط بسیاری با یکدیگر دارند.در زیر به این رابطه، به طور فشرده اشاره می شود:
۱. فقرا اغلب مجبورند در مناطق نامطلوب به لحاظ زیست محیطی زندگی کنند.
۲. این شرایط محیطی مشکلات بهداشتی به همراه دارد و سلامت آن ها را به خطر می اندازد.
۳. فقرا نمی توانند به بهبود محیط زیست محل زندگی خود کمک کنند و لذا از منابع طبیعی و جنگلی استفاده بی رویه کرده و آن را تخریب می می نمایند.
این روابط در هم تنیده نشان می دهد که در حفاظت زیست محیطی صرفاً توجه به محیط طبیعی کافی نیست، بلکه تلاش ها در توسعه پایدار نیازمند توجه به فقر زدایی، مشارکت معنی دار اجتماع در تصمیم گیری و شناخت اهمیت بستر های اجتماعی و فرهنگی است.
رابطه توریسم و محیط زیست
توریسم با تخریب زیست محیطی شدید مرتبط است. به طوری که زیر ساختی کنترل نشده و بی قاعده پدید می آید و جمعیت سریع تر از خدمات رشد می کنند. از سوی دیگر حضور توریست ها در طبیعت به ویژه در مناطق کوهستانی می توانند موجب ضربه به زیست محیط بشوند. هم چنین ریختن پسمانده ها توسط گردشگران ، در طبیعت به زیست محیط آسیب وارد می آورد.
نتیجه گیری ۶ قسمت های ششگانه
At last! Someone with real exeprtise gives us the answer. Thanks!