پیشنهاد می کنم در صورت امکان اولاً خانواده مقتول ( که روحش شاد باد) از این بخش بگذرند، زیرا آنچه را که خدا بخواهد از خیر و برکت بدهد، در همان بخش خواهد داد وحسینیه هم چون بنایش برای کار خیر است، قطعاً تکمیل خواهد شد.
پیشنهاد بعدی ام این است که با گرفتن این مبلغ از خانواده قاتل به حرمت یک عمر تعلیم و تربیت فرزندانمان توسط پدر قاتل، بقیه را مشروط به این نمایند که در آینده خانواده قاتل به تدریج با کمک مردم خیر حسینیه را تکمیل کنند. شک ندارم رضای خداوند در این امر واقع می شود و این امر موجب شادی بیشتر روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان خواهد شد.
پیشنهاد و درخواست عفو
مشاهده خبر ناگوار به قتل رسیدن یک جوان در سال ۹۱ در ممسنی در یک درگیری بین او دوستان که ظاهراً با یک شوخی و ناخواسته این درگیری شروع شده و قتل صورت گرفته، در سایت نورآنلاین بسیار ناراحت کننده است. مرگ فرزند و آن هم جوان برای والدین بسیار سخت است و تحمل آن بسیار ستخت تر و صبر در برابر این غم استواری چون کوه و شاید هم استوارتر از کوه می خواهد. این غم و اندوه را کسانی که فرزند جوان از دست داده اند به خوبی درک می کنند.
نویسنده این سطرها، خود در دوران جوانی فرزند تازه دامادش را از دست داده است و خدا می داند که تحمل آن چقدر سخت است. اما سخت تر از آن این است که ما خانواده ای دیگر را نیز به حال و روزخود گرفتار کنیم ، هرچند که این حق والدین مقتول است که می تواند ببخشد و یا قصاص کند. لیکن در دین ما آمده است « لذتی که در گذشت وجود دارد، در انتقام نیست». اگر این را نوعی انتقام بدانیم که یادآور گردید این حق والدین است و قصاص کردن یا بخشیدن نیز حق آنان و واژه انتقام شاید زیبنده نباشد.
در این مورد خاص خانواده مقتول بسیار از خودگذشتگی نشان داده وبزرگوارانه تقاضای دیه و آن هم برای امری خیر نموده اند که بسیار امری ستودنی است. از طرف دیگر آن طور که از ظاهر قضیه بر میآید خانواده فرد قاتل(علی) نیز تمام دار و ندار خود را برای این امر به فروش رسانده اند.
نمی خواهم بگویم که خانواده مقتول از حق خود بگذرند، زیرا من عددی نیستم و بزرگواران زیادی که حقیر خاک پای آنان هم نمی شوم، بدون شک به خانواده مقتول رو انداخته اند. اما این سیه روی هم آبروی کم خود را در کف دست می گذارد و به عنوان یک پدر داغ دیده که هم داغ پسر تازه داماد دیده و نیز دو برادر جوان و نوجوان را از دست داده است که یکی از این ها با ۱۱ماه فاصله زمانی بعد از فرزند و آن هم تازه داماد بود و یکی نیز در سن۱۴ سالگی در راه دفاع از کیان وناموس کشورش به شهادت رسید. با همه توضاع و احوالی که ذکرش گذشت بر آن شدم که از این خانواده که حتی آنان را زیارت نکرده و هم چنین نمی دانم که که هستند، رو بیندازم و پیشنهادی را ارایه دهم.
از آن جا که بخشی از مبلغ برای ساخت حسینیه هنوز آماده نیست، پیشنهاد می کنم در صورت امکان اولاً خانواده مقتول ( که روحش شاد باد) از این بخش بگذرند، زیرا آنچه را که خدا بخواهد از خیر و برکت بدهد، در همان بخش خواهد داد وحسینیه هم چون بنایش برای کار خیر است، قطعاً تکمیل خواهد شد.
پیشنهاد بعدی ام این است که با گرفتن این مبلغ از خانواده قاتل به حرمت یک عمر تعلیم و تربیت فرزندانمان توسط پدر قاتل، بقیه را مشروط به این نمایند که در آینده خانواده قاتل به تدریج با کمک مردم خیر حسینیه را تکمیل کنند. شک ندارم رضای خداوند در این امر واقع می شود و این امر موجب شادی بیشتر روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان خواهد شد.
در این صورت خانواده قاتل از نابسامانی نجات پیدا کرده و به تدریج با کمک مردم نسبت به تکمیل حسینیه، دین خود را اداء می کنند و یک انسان به حیاتی دوباره دست می رسد.
مجدداً یادآور می شوم که قصاص یا درخواست دیه حق بازماندگان مقتول ( روحش شاد) است و اما گذشتن از حق قصاص با توجه به دوستی قاتل و مرحوم از دست رفته، بر اساس دین مبین اسلام پسندیده است.
این تقاضا یک احساس برخاسته از دل نگارنده این سطرهاست و ربطی به تبلیغات و یا خدای ناکرده مسایل سیاسی ندارد و آینده هم این امر را روشن خواهد کرد. اساساً نویسنده این سطرها هیچ آشنایی با طرفین ندارد و حتی اسم آنان را هم نمی داند.
درود بر آنان که هدایت را اطاعت کردند.
جلال یوسفی
۲۹ /مهر/۱۳۹۴